ملخص الجهاز:
"پیشگفتار: علایق عمدهی جنبش حقوق زنان ایران را میتوان در دسترسی برابر به آموزش جدید؛ بهبود شرایط بهداشتی؛رفع حجاب و تغییر نقشهای جنسیتی سنتی و مناسبات خانوادگی؛ فرصتهای شغلی بیشتر برای زنان بهویژه در عرصهی تخصصی؛مشارکت بیشتر در حوزههای مختلف از جمله حق رای زنان و نمایندگی سیاسی؛و تغییر قوانین ازدواج و خانواده خلاصه کرد.
جنبش حقوق زنان در ایران تحت تاثیر متقابل واکنشهای موافق و بازگشتگرایانهی نیروهای سیاسی و اجتماعی عمده به مدرنیته در نیمهی سدهی نوزدهم بوده است.
دولت به واسطهی این برنامهها شرایط زندگی و حقوق زنان را در دهههای 60-1970، از جمله توسعهی آموزش زنان، فرصتهای شغلی برابر، برنامههای رفاهی، قانون حمایت خانواده، و حق رای زنان، به گونهای قابلملاحظه بهبود بخشید.
با این وجود، تمام این دستآوردها بدون مشارکت تودهای گستردهی انجمنهای زنان و سازمانهای سیاسی مردمی تحقق یافته بود، عاملی که پیامدهای مهمی برای بقای بلندمدت چنین اصلاحاتی با شرایط جدید و رژیمی متفاوت درپی داشت، با این حال، پاسداری و افزایش حقوق زنان در حوزههای معینی که در دورهی پهلوی به دست آمده بود به بخشی از برنامهی کاری مبارزههای زنان در دهههای 1980-1990 ایران پس از انقلاب بدل شد.
در اواخر دورهی قاجار تاریخ جنبش حقوق زنان در ایران زمان قاجار با دیگر جنبشهای اجتماعی، مذهبی و فکری این دوره نظیر لیبرالیسم، دموکراسی اجتماعی و بابیسم در ارتباط میباشد.
نخستین اعتراض ناسیونالیستی در طی جنبش تنباکو اتفاق افتاد که حتا زنان دربار حرم ناصر الدین شاه نیز با پیوستن به تحریم تنباکو از کشیدن قلیان خودداری کردند مشارکت زنان در انقلاب مشروطه 24-1329/06-1911، موجب بسط ماهیت تودهای آن شد و به یکباره علاقهی خاص زنان را در کانون توجه قرار داد."