خلاصة:
مقالة حاضر کوششی است در راستای پیشنهاد یک شیوة نقد بر اساس معیارهای محسوس و سنجش پذیر. زبان ادبی از دیدگاه شکلگرایان، نشان دهندة نقش خاصی از زبان است که توسط عناصر شکلی برجسته شده است. بر این اساس به نظر میرسد تمام عناصر اینگونه از زبان قابل شناخت و توصیفپذیر باشند. برای تعیین ادبیّت یک متن، نخست باید عناصر شکلی آن را مشخص کرد و برشمرد. سپس با توجّه به فاصلة این عناصر از زبان خودکار، تراز ادبی هر عنصر را نسبت به دیگر عناصر تعیین کرد. پس از این مرحله باید مجموع تراز ادبی عناصر بهکار رفته در متن را معیار تعیین تراز ادبی کل متن قرار داد. علاوه بر موارد یاد شده، این شیوه نقد راهکارهایی را برای بررسی متن در سه حوزة تناسب، خلاقیت و تنوّع ارائه میدهد که عینی و قابل سنجشاند. این نوع نقد، میتواند بهصورت قابلسنجش تراز ادبی متن را در واحد جمله یا بیت، با جملاتی ارجاعی ارائه دهد و به نقد و بررسی سه عامل تناسب، خلّاقیت و تنّوع بهصورت معیارمند بپردازد.
ملخص الجهاز:
بر اساس اين ديدگاه هر چه بسامد وقوع عنصر شکلياي در زبان خودکار کمتر باشد، حضورش در زبان متن ، بيشتر ميتواند باعث آشناييزدايي و درنتيجه درنگ يا مکث در رواني دريافت خواننده شود؛ بنابراين از تراز ادبي بيشتري برخوردار است .
ترازبندي عناصر شکلي پيش از تبيين شيوة ترازبندي، بايد به اين موضوع اشاره کرد که اين نگاه - اگرچه نه به صورت علمي و جدي- اما مسبوق به سابقه بوده است ؛ در ميان متقدمين ، صاحبان ترجمان البلاغه و حدايق السحر به ادبيت بالاتر برخي از صنايع ادبي اشاره کرده اند: «و هرجند کي اين صنعت ترصيع کي ياد کرديم بتن خويش جاهي بديع دارد و پايگهي رفيع ، چون با وي عملي ديگر يار گردد جون تجنيس يا مانند وي پرمايه تر شوذ» (رادوياني، ١٣٦٢: ١٠؛ وطواط ، ١٣٦٢: ٥).
حال اگر به جاي همۀ گزاره ها، علامت اختصاري اصطلاح يا معادل انگليسي آن ها را قرار دهيم ، خواهيم داشت : L (Literariness) = D (De-familiarization) = P (Perversity of Standard language) P = F (Frequency of Formal Element in Text) + Q (Quality of Formal Element In text) L=D=P=F+Q L=F+Q نيز اگر ادبّيت برونۀ زبان را با LB و ادبّيت درونۀ زبان را با LD نشان دهيم ، ادبّيت متن از حاصل جمع اين دو به دست خواهد آمد: ادبّيت متن = ادبّيت برونۀ زبان + ادبّيت درونۀ زبان (به تصویر صفحه رجوع شود) افزون بر مطالبي که ذکر آن ها گذشت و در ميزان انحراف از زبان معيار مهم هستند و ادبّيت را تشکيل ميدهند، سه مورد ديگر زير نيز در سطح هماهنگي ساختار اثر ادبي و خلّاقيت آن در اين نقد بررسي ميشوند: تناسب ميان عناصر شکلي به کاررفته در متن (Consistency) "تناسب " اصطلاحي است که براي توصيفِ روابط و تعاملات ، ميان اجزاي يک کلِ هنري وضع شده است .