خلاصة:
با وجود چرخش مطالعات ترجمه از جنبههای زبانی به جنبههای فرازبانی، کماکان نقش برخی از جنبههای فرازبانی همانند نقش هویت مترجم در ترجمههای او مورد توجه لازم قرار نگرفته است. با در نظر گرفتن این خلأ، تحقیق حاضر در نظر دارد به بررسی نقش هویت ملی و مذهبی مترجم در ترجمة رمانهای التقاطی بپردازد. بدینمنظور دو رمان التقاطی فیروزه دوما و شش ترجمة موجود از آن بررسی شدند. سپس تغییرات ترجمة لغات، عبارات و جملات دوزبانة بهکاررفته در رمان بررسی شدند. برای پیدا کردن رابطة بین هویت ملی و مذهبیشخصیتهای رمانها و راهکارهای بهکاررفته در آنها، از مدل کلینگر (2014) استفاده شد. نتایج نشان داد که چگونه تغییر قسمتهای دوزبانه میتواند انعکاسدهندة هویت ملی و مذهبی مترجم باشد که خود نمایندة هویت ملی و مذهبی جامعه است. یافتههای این تحقیق میتواند در کلاسهای آموزش ترجمه بهکار رود.
Abstract
Despite the shift of translation studies from linguistic aspects to extralinguistic ones, the role of some extralinguistic factors, such as translators’ national and religious identities has received little attention. In recognition of this fact, the purpose of this study was to identify the role of the translator’s national and religious identities in their choice of translation strategies in the translation of hybrid novels from English into Persian. To this end, a descriptive and comparative analysis was conducted. Two Dumas’ English novels along with six translations formed the corpus of this study. These novels belong to immigration literature which can provide rich examples of hybridity and multilingualism. First, hybrid parts in the original versions and their translations were identified. Next, the original texts and their translations were compared and lexical, sentential and pragmatic shifts in translation of hybrid elements were identified. Finally, the translation strategies revealing the presence of national and religious identities of translators in the translation were identified based on Klinger’s (2014) model. The findings revealed that translators’ strategies can be indicative of their national and religious identities.
ملخص الجهاز:
بــا وجــود اينکــه هويــت واژه اي کليــدي در مطالعــات فرهنگــي بــوده ، حتــي پــس از پيــدايش چــرخش فرهنگــي در مطالعــات ترجمــه ، ايــن واژه چنــدان مــورد توجــه محققــان ايـن رشـته قـرار نگرفتـه (ايبرمـز و هـاگ ٤، ٢٠٠٦) و به خصـوص بـه نقـش هويـت ملـي و مـذهبي مترجمـان در ايـران بيتـوجهي شـده اسـت .
(2006 ادبيــات نوشــته شــده توســط مهــاجران نــوع ديگــري از آثــار بين فرهنگــي محســوب ميگردنــد؛ چراکــه ايــن آثــار، تقابــل فرهنــگ مهــاجران را بــا فرهنــگ جديــد بــه نمــايش ميگذارنــد و ايــن نويســندگان بــه دليل مهــاجرت بــه کشــور ديگــر معمولــاً دچــار هويــت دوگانــه يــا التقــاطي ميشــوند کــه ايــن هويــت دوگانــه ميتوانــد در اســتفادة ترکيبــي از کلمات زبان مادري خـود و زبـان کشـوري کـه بـه آن مهـاجرت نموده انـد، نمـود پيـدا کنـد.
لــي (٢٠١٤) ترجمــه هاي مختلــف يــک رمــان ترجمــه شــده توســط مترجمــان مختلف با هويت هاي فرهنگي متفـاوت را بررسـي کـرده و بـه ايـن نتيجـه رسـيده اسـت کـه هويــت متــرجم نقــش مهمــي در ترجمــه او داشــته اســت .
از آنجـايي کـه هويـت نقـش مهمـي در ترجمـه بـازي ميکنـد و در ايران هيچ گونـه تحقيقـي بـر روي رمان هـاي التقـاطي و ارتبـاط آن بـا هويـت متـرجم انجـام نشــده اســت ، تحقيــق حاضــر در نظــر دارد نقــش هويــت ملــي و مــذهبي متــرجم را در ترجمۀ رمان هاي التقاطي بررسي کند.