خلاصة:
تصویر زنان در ادبیات متأثر از نگاه فرهنگ جامعه به جایگاه زنان میباشد. محیط زندگی نهتنها تأثیر بسزایی در شکلگیری هویت زن دارد بلکه زمینهساز رشد یا مانع پیشرفت او در جامعه است. مهاجرت نیز به سبب تغییر محیط و الگوهایزندگی میتواند زمینهساز تغییر هویت باشد. رمان ترس و لرز، مهاجرت دختری بلژیکی به ژاپن را به تصویر میکشد. تفاوت ارزشهای غرب و شرق، قهرمان داستان را دچار تضاد هویتی میکند. املی نوتومب، نویسندة بلژیکی، آگاهانه به نمود این بحران هویت در نزد قهرمان زن داستان توجه نشان داده است. در پژوهش حاضر، کشمکشهای درونی املی، قهرمان داستان و کارکردهای ذهن او از دید روانشناختی با رویکردی تحلیلی و با تکیه بر نظریات کارن هورنای بررسی خواهد شد. هورنای تضادهای درونی افراد را ملاک قرار میدهد و مکانیسم دفاعی انسانها را در برابر جامعه به سه خصوصیت مهرطلبی، برتریطلبی و عزلتگزینی دستهبندی میکند. درک بحران هویت املی در جامعة مردسالار، از گذر تحلیلی روانشناختی امکانپذیراست. این پژوهش تلاشدارد با بررسی تأثیر رفتارهای اجتماعی دیگران و محیط بر شخصیت زن داستان، مکانیسمهای دفاعی او را در گریز از شرایط نامطلوب اجتماعی، زادة جامعه مردسالار بررسی نماید.
Every individual’s identity has personal and social dimensions and the process of identity formation in the constant interaction with environment worth studying. The migration phenomenon also results in the change in migrant’s identity, since he/she experiences a variety of environments and trends and tries to form his/her own identity, based on the target country’s culture. The socio-cultural gap between the source and target countries plays a decisive role in identity crisis. Nothomb has focused consciously on the emergence of this crisis in her works. Her novel, Fear and Trembling (1999), narrating the story of a Belgian girl, who travels to Japan for a while, in search of work. The differences and conflicts between the eastern and western values; inflicts Amélie with identity conflicts and duality. In this research, we explore and analyze the identity crisis in Amélie, the novel’s protagonist, based on Karen Horney's Theory. Horney explores the individuals’ internal conflict, through different factors and classifies them into three categories of needs: compliance, aggression, and detachment. But, what is the relationship between Amélie’s moral characteristics and social behaviors with her identity crisis and how has the writer presented this crisis in her relationship with the other characters in the novel?
ملخص الجهاز:
در کتـاب منتخـب ايـن پـژوهش ، قهرمان زن از کشورخود به ژاپن سـفر مـيکنـد و ايـن سـفر باعـث مـيشـود کـه خـود را در محـيط کـار جديـد بـا سـازه هاي اجتمـاعي و فرهنگـي متفـاوت بيابـد و بـه تـدريج احسـاس جــدايي و بيگــانگي بــا ايــن محــيط جديــد منجــر بــه احســاس «جــدايي فــرد از خــود» يــا به عبارتي مسبب بروز «از خودبيگانگي» در وي ميشود.
(1380 در ايـن پـژوهش سـعي داريـم بـا بررسـي روان شناسـانۀ شخصـيت هاي داسـتان دريـابيم : چــه ويژگــيهــايي نشــانگر بحــران هويــت شخصــيت قهرمــان زن داســتان تــرس و لــرز در جامعۀ مردسالار است ؟ آيـا رابطـۀ معنـاداري ميـان بحـران هويـت قهرمـان داسـتان بـا جامعـه وجــود دارد؟ املــي، قهرمــان زن داســتان در قبــال رفتارهــاي ناعادلانــۀ اطرافيــانش چــه واکنش هايي نشان ميدهد؟ بدين منظور نخست بـا بررسـي نظريـۀ کـارن هورنـاي ٤، روان شـناس آلمـاني، بـه تعريـف بحــران هويــت و چيســتي آن مــيپــردازيم و ســپس بــه بررســي بحــران هويــت املــي، شخصيت اصـلي داسـتان مـيپـردازيم و مکانيسـم هاي دفـاعي او را بـا تکيـه بـر ايـن نظريـه از طريق سه عنصر مهرطلبي، برتريطلبي و عزلت گزيني تحليل خواهيم کرد.
ايـن در حالي است که وي سـعي دارد اسـتعداد خـود را بـه مـدير ديگـري در شـرکت نشـان دهـد و صــلاحيت خــود را بــه ديگــران اثبــات کنــد، امــا مــدير اصــلي بــا نگــرش غالــب جامعــۀ مردســالار اجــازه نميدهــد املــي بــه کــاري بپــردازد کــه تخصــص اوســت و ايــن گونــه استعدادهايش سرکوب و شخصيت او تحقير ميشود.