خلاصة:
هدف: عملکرد تحصیلی یک عنصر چندبعدی است و بهگونهای ظریف به جنبههای شناختی و هیجانی مربوط است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین کنترل هدفمند، انعطافپذیری شناختی و پردازش هیجانی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه شهر تبریز بوده است.
روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیة دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل میدادند. برای انتخاب نمونه از میان جامعه آماری، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، نمونهای به حجم 353 نفر انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامههای کنترل هدفمند لونیگان و همکاران (2004)، انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) و عملکرد تحصیلی درتاج (1383) استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که عملکرد تحصیلی با کنترل هدفمند و انعطافپذیری شناختی رابطه مثبت و معنادار و با پردازش هیجانی رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین بین مولفههای کنترل هدفمند حواسپرستی و پشتکار/ تکانشوری و مولفههای انعطافپذیری شناختی ادراک گزینههای مختلف، ادراک کنترلپذیری و ادراک توجیه رفتار رابطه مثبت و معنادار و با مولفههای پردازش هیجانی مزاحمت، سرکوبی، عدمکنترل تکانه، تجزیه و ناموزونی رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین متغیرهای کنترل هدفمند، انعطافپذیری شناختی و پردازش هیجانی قادرند تغییرات عملکرد تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی کنند.
نتیجهگیری: بنابراین کنترل هدفمند و انعطافپذیری شناختی بهعنوان عوامل شناختی و پردازش هیجانی بهعنوان عامل عاطفی در عملکرد تحصیلی دانشآموزان محسوب میشوند.
Objective: Academic performance is a multidimensional element and is subtly related to the cognitive and emotional aspects. The aim of this study was to determine the relationship between targeted control, cognitive flexibility and emotional processing on the academic performance of high school students in Tabriz. Method: The aim of the research is descriptive correlational. The statistical population of the study consisted of all high school male students in Tabriz during the academic year of 2018-2019. A sample of 353 people was selected by random cluster sampling from among the statistical population. In order to collect data, the effortful control questionnaire Lonigan and et al. , Denis and Winder cognitive flexibility, emotional processing Backer and the mean of the first semester of study were used. Data were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. Results: The research findings showed that academic performance has a positive and significant relationship with purposeful control and cognitive flexibility and a negative and significant relationship with emotional processing. There is also a positive and significant relationship between the components of purposeful control of distraction and perseverance / impulsivity and cognitive flexibility components of perception of different options, perception of controllability and perception of behavioral justification.. Targeted control variables, cognitive flexibility, and emotional processing are also able to predict changes in students' academic performance. Conclusion: Therefore, targeted control and cognitive flexibility are considered as cognitive factors and emotional processing as an emotional factor in students' academic performance.
ملخص الجهاز:
رابطه بين کنترل هدفمند، انعطاف پذيري شناختي و پردازش هيجاني با عملکرد تحصيلي دانش آموزان The Relationship Between Purposeful Control, Cognitive Flexibility and Emotional Processing with Academic Performance Students *1 رامين حبيبي کليبر دريافت مقاله : ١٣٩٨/١١/٢٨ پذيرش مقاله : ١٣٩٩/٠٤/١٨ چکيده هدف : عملکرد تحصيلي يک عنصر چندبعدي است و به گونه اي ظريف به جنبه هاي شناختي و هيجاني مربوط است .
هدف پژوهش حاضر تعيين رابطه بين کنترل هدفمند، انعطاف پذيري شناختي و پردازش هيجاني بر عملکرد تحصيلي دانش آموزان دوره متوسطه شهر تبريز بوده است .
هم چنين سلطاني، شاره ، بحرينان و فرماني (١٣٩٢) در پژوهش خود با عنوان نقش واسطه اي انعطاف پذيري شناختي در ارتباط بين سبک هاي مقابله اي و تاب آوري با افسردگي گزارش کردند که انعطاف پذيري شناختي با حل مسئله و ارزيابي شناختي همبستگي مثبت و معناداري دارد و ميتواند بر عملکرد تحصيلي دانش آموزان تأثير گذاشته و ميزان فرسودگي تحصيلي آن ها را کاهش دهد.
همچنين با توجه به اينکه تحقيقات انجام يافته به بررسي تفاوت کنترل هدفمند و انعطاف - پذيري شناختي و پردازش هيجاني در دانش آموزان مختلف از جمله ناشنوا، اختلال نافرماني مقابله اي و اختلالات يادگيري پرداخته است و پژوهشي يافت نشد که به بررسي رابطه اين متغيرها با عملکرد تحصيلي بپردازد؛ بنابراين اين پژوهش ، از ساير پژوهش ها متمايز شده و به تکميل پيشينه پژوهشي در اين زمينه کمک بيشتري خواهد کرد.
يافته ديگر پژوهش نشان داد که متغيرهاي پردازش هيجاني ، کنترل هدفمند و انعطاف پذيري شناختي قادرند تغييرات عملکرد تحصيلي را در دانش آموزان پيش بيني کنند.