خلاصة:
این مطالعه با کاربست روشپیمایشی درصدد بررسی تاثیر قابلیتیادگیری سازمانی بر عملکرد فردی با توجه به نقش میانجی کار تیمی کارکنان در منطقه 8 شهرداری تهران است. جامعهآماری، کارشناسان شاغل در این منطقه شهرداری میباشد که براساس نمونهگیریتصادفی ساده 173 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمولکوکران و جدولمورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل سه پرسشنامه استاندارد یادگیریسازمانی چیوا و همکاران، استاندارد کیفیت کارتیمی هوگل و گموئندن و استاندارد عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون میباشد. برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش آمارتوصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی ابتدا از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای تشخیص نرمالبودن دادهها و آزمون KMO و بارتلت جهت بررسی کفایت نمونهگیری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشانداد که قابلیت یادگیریسازمانی اثر مثبت و مستقیم بر عملکرد فردی و کارتیمی دارد و این روابط در سطح آلفای 0.05 معنیدار است؛ بطوریکه با تغییر در قابلیتیادگیریسازمانی، عملکرد فردی و کارتیمی نیز تغییر پیدا میکند و جهت تغییرات در این متغیرها همسو و همراستا میباشد و نیز، اثر مستقیم قابلیتیادگیریسازمانی بر عملکرد و همچنین اثر غیرمستقیم آن (از طریق کارتیمی) بر عملکرد فردی معنیدار شده است؛ لذا میتوان نتیجه گرفت که کارتیمی در اثرگذاری قابلیت یادگیری فردی بر عملکرد نقش میانجی (نسبی) دارد.
Using a survey method, this study seeks to investigate the effect of organizational learning ability on individual performance with respect to the mediating role of teamwork of employees in District 8 of Tehran Municipality. The statistical population is the experts working in this municipal area. Based on simple random sampling, 173 people were selected as a sample using Cochran's formula and Morgan table. The research instruments include three standard questionnaires: Chiva et al.'s Organizational Learning Questionnaire, Hogel and Gammunden Cartesian Quality Standard, and William and Anderson Job Performance Standard. To analyze the data in descriptive statistics section, mean and standard deviation and in inferential statistics section, first Kolmogorov-Smirnov test was used to detect data normality and KMO and Bartlett test were used to evaluate the adequacy of sampling. Findings showed that organizational learning ability has a positive and direct effect on individual and Cartesian performance and these relationships are significant at the alpha level of 0.05; As with the change in organizational learning ability, individual and Cartesian performance also changes and the direction for changes in these variables is aligned and aligned; Also, the direct effect of organizational learning ability on performance as well as its indirect effect (through Cartesian) on individual performance has been significant; Therefore, it can be concluded that Kartimi has a mediating (relative) role in influencing individual learning ability on performance.
ملخص الجهاز:
یافته ها نشان داد که قابلیت یادگیری سازمانی اثر مثبت و مستقیم بر عملکرد فردی و کارتیمی دارد و این روابط در سطح آلفای ٠,٠٥ معنیدار است ؛ بطوریکه با تغییر در قابلیت یادگیری سازمانی، عملکرد فردی و کارتیمی نیز تغییر پیدا میکند و جهت تغییرات در این متغیرها همسو و هم راستا میباشد و نیز، اثر مستقیم قابلیت یادگیری سازمانی بر عملکرد و همچنین اثر غیرمستقیم آن (از طریق کارتیمی) بر عملکرد فردی معنیدار شده است ؛ لذا میتوان نتیجه گرفت که کار تیمی در اثرگذاری قابلیت یادگیری فردی بر عملکرد نقش میانجی (نسبی) دارد.
پژوهش صالح زاده و همکاران (١٣٩٤) با عنوان بررسی رابطه توزیع دانش ، یادگیری سازمانی و چابکی سازمانی در بیمارستان های سازمان تأمین اجتماعی استان کردستان ، به صورت توصیفی پیمایشی انجام شده همچنین از نوع پژوهش های همبستگی و کاربردی بوده و ازنظر زمانی مقطعی انجام گرفته است .
لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قابلیت یادگیری سازمانی بر عملکرد فردی با توجه به نقش میانجی کار تیمی کارکنان در منطقه ٨ شهرداری تهران انجام شد.
The relationships among management accounting information, organizational learning and production performance.