خلاصة:
هاتفی جامی از شاعران شاخص عهد تیموری است که نزد ادیبان به سبب نظیر ه گوی یهایش
شهرت دارد. وی در فنّ شاعری و انتخاب نوع ادبی، همانطور که خود نیز در آغاز منظوم هها نیز
اشاره کرده، بیش از همه، نظامی گنجوی را پیش چشم دارد. هاتفی در حقیقت، قصد داشته
خمسه نظامی را به شیو های درخور عهد و طبع خویش و در عین حال، نو بسراید. البته این شاعر
مثنو یسرا، در اثر حماسی خود از شیوه و فرم بلاغی شاهنام هی فردوسی بهره فراوان برده که کمتر
به این موضوع پرداخته شد هاست. از سویی یادآوری او در زمین هی تقلید از نظامی موجب شده است
تا محققان الگوبرداری او از فردوسی را یکسره مورد غفلت قراردهند. از میان آثارش، تیمورنامه
بیش از سایرین قابل اعتنا است. او در قیاس با نظامی، نوآور یهایی را در حوزه پرداختن به ماجراها
و بلاغت سخن، در حین آفرینش اثر نمایان م یکند که این نکته، نشان م یدهد نه تنها الگوی او
صرفا نظامی نبوده، بلکه خود از شیو ههای جدید بهر همند شده است.
در این مقاله به بررسی ساختار روایت در تیمورنامه با توجه به نظریه روای تشناسی ولادیمیر
پراپ، که از بزرگان صور تگرایی روس بوده و با ارائه تحلیلی ریخ تشناسانه از قص ههای پریان،
آغازگر روای تشناسی نوین به شمار می رود، پرداخته شده است. اثر حماسی ماندگار هاتفی در چند
سطح ساختار کلان، میانه و خرد دست هبندی و بررسی شده و در هر یک ازین ساختارها در باب
تقلید، نوآوری و ترکیب آنها از دیدگاه روایی و بلاغی سخن رفته است.
ملخص الجهاز:
ir ١- مقدمه مولانا عبدالله هاتفي خرگردي جامي ، شاعر شاخص عهد تيموري ، در سرايش آثارش ، ضمن اينکه نوآوري هايي دارد، همواره شعراي بزرگ دوره هاي پيشين چون نظامي ، فردوسي و سعدي را پيش چشم داشته است .
(همان :هـ) نقص و کمبودهايي در تصحيح آثار هاتفي و نياز به تصحيح جديد با توجه به نسخ و شيوه هاي نو (بّساک و همکار:١٣٩٣، ٥٧) پرداخت اندک به بلاغت و ساختار روايي آثار موارد فوق مهم ترين عللي هستند که ذهن پژوهشگران بسياري را در طول تاريخ به اين انديشه رهنمون شده است : مولانا عبدالله هاتفي ، شاعري تماماً مقلّد و بي هرگونه نوآوري است که تنها خيالي خام براي مقابله با آثار شاعر گنجه در سر دارد.
مرتضوي ، منوچهر، مقلدين شاهنامه در دوره مغول و تيموري و تاريخ منظوم شمس الدين کاشاني ، دانشکده ادبيات و علوم انساني تبريز، تابستان ١٣٤١، ش ٦١، صص ١٧٥-١٤١ روش تحقيق : در اين پژوهش که به شيوه ي کتابخانه اي انجام شده ، با بررسي ابيات ، ساخت روايي و همچنين بلاغت تيمورنامه و شاهنامه ي فردوسي با درنظرداشتن الگوي ولاديمير پراپ به شباهت هايي رسيديم که از الگوبرداري هاتفي از فردوسي حکايت مي کند.
لازم به يادآوري است که شعراي سنّي مذهب ، همچون سعدي ، عموماً خود را ملزم به ذکر نام و خدمات خلفاي سه گانه مي دانند و در آثار شعراي شيعه چون فردوسي نيز ابياتي منسوب هست که خلفا را مدح مي کند و غيبت اين گونه ابيات در اثر هاتفي جاي تأمل بسيار دارد.