خلاصة:
فرش دستبافت ایران متأثر از ویژگیهای برجسته فرهنگی و هنری آن، همواره بهعنوان یکی از کالاهای برجسته در سبد صادرات غیرنفتی ایران مطرح بوده است. از طرفی، کم توجهی به اصول و مبانی بازاریابی، مزیت رقابتی فرش دستبافت را در داخل و بهویژه در سطح جهانی با تهدیدهای جدی مواجه کرده است. بدین منظور، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش فرهنگی فروشندگان فرش دستبافت در توسعه گردشگری با تعدیل گری پشیمانی خرید با رویکرد قیمتگذاری منصفانه است. جامعه آماری دو گروه فروشندگان فرش و گردشگران خارجی بازار وکیل شیراز بوده است. برای به دست آوردن حجم نمونه گردشگران از نمونهگیری در دسترس و برای فروشندگان از نمونهگیری تصادفی استفاده شده است. به منظور تعیین پایایی دادهها از بررسی سازگاری درونی استفاده شد. سنجش روایی ابزار سنجش از طریق روایی همگرا و واگرا صورت گرفت. برای بررسی اثر تعدیل گری پشیمانی خرید از نرمافزار لیزرل استفاده شده است. نمونه آماری به دو گروه تقسیمشده و مدل ساختاری پژوهش با لحاظ کردن و عدم لحاظ کردن اثر تعدیل گری پشیمانی خرید بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد بدون لحاظ تعدیل گری، بین هوش فرهنگی فروشندگان و توسعه گردشگری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، این امر حاکی از اهمیت بالای هوش فرهنگی در توسعه گردشگری است. رابطه بین انصاف قیمتی و توسعه گردشگری تایید نشده است، به این دلیل که قیمت و مسائل قیمتگذاری برای خارجیان کمتر حائز اهمیت است. رابطه معنادار بین تنوعطلبی و توسعه گردشگری وجود داشت و این تنوع طلبی در انتخاب مقاصد جدید و تازه گردشگران اهمیت دارد.
Iranian handmade carpet, with its prominent cultural and artistic features has always been one of the prominent products in the non-oil export of Iran. On the other hand, neglecting the principles of marketing and business, the competitive advantage of handmade carpets has faced serious risks, in particular at the global level. In this way, the purpose of this paper is investigating the role of cultural Intelligence of handmade Carpet vendors in the development of tourism by moderating regret buying and fair pricing approach. The statistical population consisted of both groups of carpet sellers and tourists in Vakil Bazaar of Shiraz city. To obtain sample of tourists, an available sampling, and to obtain sample of vendors, Random sampling was used. In order to measure the reliability of the data, internal consistency was used. Measurement the validity of the instrument was done using convergent and divergent validity. For investigating Modifier Effect of regret buying, used LISREL software. Statistical sample divided into 2 groups and structural modeling was investigate by considering modifier role and not considering modifier role. Results showed that without considering modifier role, there is positive and significant relationship between cultural intelligence and tourism development. This indicates the importance of cultural intelligence in the development of tourism. The relationship between fair price and tourism development has not confirmed. Because pricing and pricing issues for foreigners are less important. There is a significant relationship between variety-seeking and tourism development And this diversity is important in choosing new destinations for tourists.
ملخص الجهاز:
بررسی نقش هوش فرهنگی فروشندگان فرش دستبافت در توسعه گردشگری با تعدیلگری پشیمانی خرید و رویکرد قیمت گذاری منصفانه حسین بلوچی *نویسنده مسئول ، دکترای مدیریت بازاریابی بین الملل ، استادیار گروه مدیریت ، دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه خیام ، مشهد، ایران .
در اینجا مفهوم هوش فرهنگی ١دست اندرکاران محصولات گردشگری ازجمله فرش کشور اهمیت پیدا میکند، به گونه ای که افراد شاغل در این صنعت که بعضا فروشندگان صنایع دستی هستند، با گردشگرانی با فرهنگی متفاوت روبه رو هستند؛ بنابراین با توجه به اهمیت مطالب فوق در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از ادبیات پژوهشی موضوع ، مهم ترین متغیرهایی که تاکنون در بازاریابی گردشگری کمتر به آن پرداخته شده است ، به عنوان متغیرهای کلیدی پژوهش شناخته شده و روابط بین آن ها 1 Cultural Quotient بررسی شود.
برای همسان سازی دو نمونه تعداد ٤٠٠ پرسش نامه در بین فروشندگان فرش و گردشگران خارجی (متغیرهای هوش فرهنگی و توسعه گردشگری از منظر فروشندگان و متغیرهای تنوع طلبی ، انصاف قیمتی و پشیمانی خرید از منظر گردشگران خارجی سنجیده شد) در بازه زمانی سه ماهه ابتدایی سال ٩٦ توزیع شد ولی ٣٩٥ پرسش نامه به دست پژوهشگر رسید و درنهایت همین تعداد پرسش نامه جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت (٢٠١٢ ,Ghanavati &Azar, Gholamzadeh ).