خلاصة:
توجه به خانواده در علم اقتصاد دیرینه است، اما گرایش «اقتصاد خانواده» در ادبیات رایج اقتصادی شاخه ای جدّی و جدید به شمار میرود. بررسیها نشانگر توجه محدود و معدود محققان ایرانی به این گرایش اقتصادی است. کتاب «اقتصاد خانوار» از جمله معدود آثاری است که کوشیده تا با تبیین اولیهای از مفاهیم رایج در«اقتصاد خانواده»، مقدمهای را در دسترسی به زمینههایی غنیتر و مبتنی بر مفاهیم دینی و ملی فراهم نماید. در مقاله حاضرضمن احترام به این هدف پر ارزش و درک نیاز به مکتوبات غنی در این زمینه، تلاش شده تا کتاب «اقتصاد خانوار» مورد نقد قرار گیرد. مقاله در پنج بخش تدوین شده و ضمن معرفی اجمالی کتاب، به برخی ایرادات نگارشی اشاره شده است. در نقد محتوایی، فقدان جامعیّت لازم اثر براساس ادبیات نظری، عدم هدفگذاری مخاطبین اصلی کتاب توسط مولفین و نیز استفادۀ بدون ضابطه ازمنابع متعدد و ترجمه شده از محورهای ذکر شده است. در مجموع کتاب فاقد قدرت نقد موثر و ارائۀ پیشنهاد مشخص در هر فصل است. ازآنجا که در این مقاله یکی از اهداف بررسی این اثر، ارزیابی صلاحیت کتاب به جهت جایگاه آموزشی آن در مطالعاتی بین رشتهای بوده است، به نظر میرسد کتاب حاضر تا دسترسی به این مطلوب فاصله دارد.
From long ago, economics has considered the family issue, but the science of "family economics" in the current economic literature is a serious new branch. Studies show the limited and a few attentions of Iranian researchers to this economic branch. The book "Household Economics" is one of the few works that has tried to provide basic explanations of common concepts in family economics, in order to provide an introduction to access to richer fields based on religious and national concepts. This article, respecting this valuable target and understanding the need for such rich writings in this field, has tried to review the book "Household Economics". The article is organized in five sections and meanwhile introducing the book briefly, some formal objections and writing principles are pointed out. In the content criticism, the following issues are mentioned: Lack of the necessary comprehensiveness of the work based on the theoretical literature, ignoring the main target society of the book by the authors as well as the indiscriminate use of multiple sources and translations. In general, the book lacks the power of effective analysis and presentation of the specific offer. Since the purpose of reviewing this book in this article is to evaluate the book's competence for its educational status in interdisciplinary studies, the present book seems to be far from achieving this goal.
ملخص الجهاز:
فصل ششم اثر با عنوان «اقتصاد میان سالی و کهن سالی» که با ترجمه فصـل ١٢ از کتـاب «جمعیت و اقتصاد خانوار» ارائه شده است (اشاره شده در پاورقی صفحه ١٨٠ کتـاب )، بـیش از آن که در چارچوب اثری نظری با عنوان « اقتصاد خانوار» جایگاه داشـته باشـد مـرتبط بـا حـوزٔە «اقتصـاد سـالمندان (The economics of ageing) اسـت .
درهمین فصل و زیرفصل ششم ، تحـت عنـوان «منـافع اجتمـاعی و قیمـت هـای سایه ای در اقتصاد خانواده » نیز ربط مفهـومی ایـن بحـث بـا سیاسـت هـای بخـش عمـومی مشخص نیست ، حال آن که این ادبیـات بسـیار مـرتبط بـا نظریـۀ مهـم «تولیـدات خـانوار» (Household Production) است که میتوانست به عنوان یک فصل یا سرفصل کلی در کتـاب در نظر گرفته شود(١٩٧٥,Wachter &Pollak ).
این اشتباه برداشت در صفحه ٥٨ کتاب نیز تکرار شده اسـت ، بـه گونه ای که بحث وجود یک دیکتاتور و یا خیرخواه به جهت دسترسی بـه یـک تـابع رفاه جمعی در الگوی واحد(Unitary Model) خانوار مطرح شده و به الگـوی جمعـی (Collective model) مرتبط نیست .
در این زمینه نکاتی چند قابل یادآوری است : ـ از آنجا که سیر تاریخی و پیشینۀ ادبیات «اقتصاد خانواده » به عنـوان یکـی از مهمتـرین و ضروریترین فصول لازم مورد توجه مولفین محترم قـرار نگرفتـه اسـت ، چیـدمان 4 کتاب فاصله زیادی را با سرفصـل هـای رایـج در ادبیـات «اقتصـادی خـانواده » دارد.
در نقـد ایـن جملـه باید اذعان نمود که اصولا الگوی واحـد(Unitary Model) بـا هـدف تبیـین چگـونگی تأثیر خانواده بر اقتصاد زاییده نشده است ، بلکـه بـه دنبـال کشـف چگـونگی روابـط درون خانواری و به عبارتی رمزگشایی ازجعبۀ سیاه تصـمیم گیـری اعضـاء خـانواده جهت تخصیص منابع (درآمد و زمان ) متولد شده اسـت .