ملخص الجهاز:
"در سیر تمدن بشری،در خاور نزدیک و میانه،تجربهء تازهای آغاز شده بود: جهان گشایی برای ایجاد امنیت هرچه بیشتر در گرداگرد قلمرو کشور،یافتنی کالاها و بازارهای تازه،جستجوی متحدان نظامی و منابع مالی بیشتر،یافتن مهارتها و معرفت- های دوردست بر اثر پیدایش این شاهنشاهی از یک داد و ستد فرهنگی چشمگیر برخوردار شدند.
اکنون درهمه یک قانون و یک پول روان بود،و آن یونانی،یا ابخلی ناحیه،در همه یک قانون و یک روان بود،و آن یونانی،یا بلخی،یا کرمانی،یا مصری،همه بهعنوان اتباع شاهنشاه ایران میتوانستند در سراسر این کشور پهناور کار کنند،مهارتها و آگاهیهای تازه به دست آورند،و به داد و ستد کالاهای مادی و معنوی بپردازند.
همین بیگانگان به ما میگویند که ایرانیان به نوشتن تاریخ و داستانهای ملی خویش توجه زیادی داشتند و نه تنها همهء کارهای شاه نوشته میشد،بلکه در هریک از استانها(ساتراپ نشینها)از سوی شاه دبیری میبود که گزارش کارهای آنجا را برای شاه میفرستاد و این گزارشها در گنجینهء شاهی نگهداری میشد.
بدین ترتیب نمیتوان انتظار داشت مدرسههای زیادی بوده باشد؛و اگر هم در پایتخت و شهرهای بزرگ یکی دو مدرسهای بود،به آموزش مقدمات خواندن و نوشتن به بزرگزادگان اختصاص داشت،گزنوفون xenophones (مورخ،سپاهی،و سیاستمدار یونانی 430-350 پیش از میلاد)گزارشی از یکی از این مدرسهها میدهد، که ممکن است زادهء خیالات خودش باشد.
هر و دوت( herodotos مورخ یونانی ح 484-425 پیش از میلاد)از سد بزرگی یاد میکند که در شرق ایران ساختهشده بود،و دولت قبایل بیابانگرد را در اطراف آن اسکان داده و به کار کشاورزی گماشته بود."