خلاصة:
یکی از مسائل و مباحث بسیار مهم در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی، بالاخص در عصر حاضر، ضرورت تبیین مفهومی تربیت اسلامی واحساس معلمی است.
تقابل نظام تعلیم و تربیت اسلامی با نظامهای آموزشی و پرورشی اخیر و ظهور پیش در آمدهای اجتماعی و اقتصادی که مشتمل بر نقد و خردهگیری بر تربیت سنتی و از جمله تربیت اسلامی بوده از یکسو، و نا کارآمدی نظام تعلیم و تربیت اسلامی کشور که بارها مورد انتقاد مقام معظم رهبری قرار گرفته است، از سوی دیگر، لزوم تبیین ابعاد تربیت اسلامی و ایجاد تحول در قلمرومعلمی را بیش از پیش مشخص میکند. هدف از ارایه این مقاله، نگاهی نو و تحلیل گرانه به ابعادمسئولیت معلمی درتعلیم و تربیت اسلامی به شیوه توصیفی- تحلیلی است. در این مقاله محقق با استفاده از کتب و منابع اسلامی و دانشگاهی، پس از ارایه تعریفی نو و الهام بخش به تربیت اسلامی، به بررسی اهداف و اصول آن به صورت رسا و شیوا و نظاممند نموده است. امید است مورد عنایت حق تعالی و استفاده اصحاب تعلیم و تربیت قرار گیرد.
ملخص الجهاز:
انسان مستعد اتصاف به همه صفات و كمالات الهی است و آفريده شده تا به مقام خليفة الهي برسد و اين سير جز با تربيت حقيقي ميسر نميشود.
وَ تَبارك الله اَحسنَ الخالِقينَ (مومنون-14) وَ اِذ قالَ رَبُّكَ لِلملائكة اِنّي جاعلٌ فِي الارضِ خَليفة (بقره- 29) واژه تربيت از جمله واژههاي كثير الاستعمال در خانواده و مدارس است كه نه تنها مفهوم آن براي عده كثيري كه آن را بكار ميبرند، روشن نيست بلكه اكثر متخصصان هم درباره مفهوم آن اتفاق نظر كامل ندارند و چون قبل از رفع اين ابهام، تحقق اهداف تربيتي امكان پذير نخواهد بود لذا بررسي معني و تصريح مفهوم تربيت در همه مطالعات مربوط از اولويت برخوردار است.
عشق كشش متقابلي است ميان دوپاره (خدا و انسان) كه نخست به هم پيوسته بوده اند و سپس از يكديگر دور افتادند و تربيت چيزي جز اتصال وجودي اين دوپاره از هم جدا شده نيست.
چرا كه تا رابطه انسان با خدا اصلاح نشود هيچ امري به درستي اصلاح نميشود و چون اين رابطه اصلاح شود اصلاح ديگر امور به درستي ممكن ميشود هدف اساسي تربيت در مكتب اسلام، پرستش خداي يگانه است.
بنابراين در جريان تربيت بايد ضمن توجه به ديگر ساحتهاي تربيت، در جهت شكلگيري و تقويت ايمان متربيان حركت كرده و سپس آنها را براي درك موقعيت و عمل شايسته در همه ابعاد زندگي جهت بهبود مداوم موقعيت خويش آماده سازيم، لذا تربيت ديني و اخلاقي هم به مانند پيش نياز ساير ساحتهاي تربيت تلقي ميشود و هم به عنوان بخش در هم تنيده با آنها به حساب ميآيد.