خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان هوش هیجانی و راهبردهای مدیریت تعارض با تاکید بر فرهنگ
سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج. ا. ایران است. این پژوهش کاربردی و به روش توصیفی -
همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل ٤٥٠ نفر از مدیران کل، کارشناسان مسئول و کارشناسان سازمان
است. ١٢١ نفر بهصورت تصادفی با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. اطلاعات
مورد نیاز از طریق پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون، راهبردهای مدیریت تعارض پوتنام و
ویلسون، و هوش هیجانی برابر دی و گریوز جمع آوری شد. روایی پرسشنامه به تایید استاد راهنما رسید و
پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که پایایی مطلوبی را نشان داد. برای تجزیه و
تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با بهره گیری از آزمون فریدمن و تی تک نمونه ای انجام شد.
یافتهها حاکی از آن است که در سازمان، با حاکمیت شاخصهای فرهنگ سازمانی (ثبات، مشارکت،
ماموریت، و سازگاری)، میان هوش هیجانی و راهبردهای مدیریت تعارض، رابطه مثبت و معناداری وجود
دارد. از دیدگاه جامعه آماری، فرهنگ سازمانی و مدیریت تعارض هر دو در حد متوسط ( ٥١ درصد) و
هوش هیجانی بالاتر از حد متوسط ( ٦٥ درصد) ارزیابی شد. یکپارچگی (ثبات) بیش از سایر شاخصهای
فرهنگ سازمانی مورد توجه بود. توزیع داده های گروه نمونه برای متغیر ملاک پژوهش نرمال بوده است.
میان شاخص یکپارچگی (ثبات) فرهنگ سازمانی با هر سه راهبرد مدیریت تعارض ارتباط مثبت و
معناداری وجود دارد؛ درحالیکه، این شاخص فقط با مولفه خودمدیریتی هوش هیجانی ارتباط مثبت و
معنادار دارد. میان شاخص درگیرشدن در کار (مشارکتی) فرهنگ سازمانی با هر سه راهبرد مدیریت
تعارض ارتباط مثبت و معنادار بوده درحالیکه، شاخص فوق فقط با مولفه خودمدیریتی هوش هیجانی
ارتباط مثبت و معناداری دارد. میان شاخص ماموریت فرهنگ سازمانی با هر سه راهبرد مدیریت تعارض
ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت؛ درحالیکه، این شاخص فقط با دو مولفه خودمدیریتی و آگاهی
اجتماعی هوش هیجانی ارتباط مثبت و معناداری دارد. میان شاخص سازگاری (انطباق) فرهنگ سازمانی با
دو راهبرد مدیریت تعارض یعنی راهحلگرایی و کنترل ارتباط مثبت و معنادار بوده و با راهبرد عدم مقابله
معنادار بوده است؛ درحالیکه، این شاخص فقط با مولفه خودمدیریتی هوش هیجانی ارتباط مثبت و معنادار
داشته و با سه مولفه دیگر یعنی خودآگاهی، آگاهی اجتماعی، و مدیریت ارتباط معنادار بوده است
ملخص الجهاز:
يافته ها حاکي از آن است که در سازمان ، با حاکميت شاخص هاي فرهنگ سازماني (ثبات ، مشارکت ، مأموريت ، و سازگاري)، ميان هوش هيجاني و راهبردهاي مديريت تعارض ، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
/ ٤٥ ــ با شاخص مشارکت فرهنگ سازماني بين هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن ، و مديريت تعارض و راهبردهاي آن در سازمان اسناد و کتابخانه ملي، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
ــ با شاخص انطباق فرهنگ سازماني بين هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن ، و مديريت تعارض و راهبردهاي آن در سازمان اسناد و کتابخانه ملي، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
بررسي فرضيه هاي پژوهش فرضيه يک : بين شاخص ثبات فرهنگ سازماني و هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن ، و مديريت تعارض و راهبردهاي آن در سازمان اسناد و کتابخانه ملي، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
فرضيه ٢: بين شاخص مشارکت فرهنگ سازماني و هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن ، و مديريت تعارض و راهبردهاي آن در سازمان اسناد و کتابخانه ملي، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
فرضيه ٣: بين شاخص مأموريت فرهنگ سازماني و هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن ، و مديريت تعارض و راهبردهاي آن در سازمان اسناد و کتابخانه ملي، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
فرضيه ٤: بين شاخص انطباق فرهنگ سازماني و هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن ، و مديريت تعارض و راهبردهاي آن در سازمان اسناد و کتابخانه ملي، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.