خلاصة:
این پژوهش با هدف ارائۀ الگوی برونسپاری کارکردهای منابع انسانی انجام شد. پژوهش از نظر هدف از نوع مطالعات توسعهای به شمار میرود که به روش ترکیبی (کیفی - کمّی) صورت گرفت. در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون، مدل مفهومی طراحی و با استفاده از پرسشنامۀ محققساخته، اعتبارسنجی شد. در بخش کیفی، از میان آثار مرتبط با برونسپاری منابع انسانی، تعداد 81 اثر بهعنوان نمونه انتخاب شد. در بخش کمّی، جامعۀ آماری شامل خبرگان منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران بود که از این میان 52 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد که الگوی برونسپاری کارکردهای منابع انسانی دارای سه بعد اصلی، شامل عوامل زمینهای، فرایندها و نتایج است. ازجمله نوآوریهای این پژوهش، میتوان به تلفیق ابعاد مختلف برونسپاری کارکردهای منابع انسانی در قالب یک الگوی جامع اشاره کرد.
The aim of this study was to present and validate the model of outsourcing human resource functions. The present study is a type of developmental study that was conducted by combined (qualitative-quantitative) method. In the qualitative part, using the content analysis method, the conceptual model was identified and in the next step, using a researcher-made questionnaire, it was validated. In the qualitative section, from among the works related to human resource outsourcing, 81 works were selected as a sample. In the quantitative part, the statistical population included experts and experts of human resources of the National Iranian Oil Company that 52 people were selected as a sample. The results showed that the outsourcing model of human resource functions has three main dimensions including contextual factors, processes and results. Among the innovations of this research, it can be referred to combine different dimensions of outsourcing human resource practices in a comprehensive.
ملخص الجهاز:
دربارٔە برخی از فشارها و تحولات تأثیرگذار بر افزایش روند برون سپاری کارکردهای منابع انسانی میتوان به جهانیشدن (٢٠١٨ ,Hiean ;٢٠٢٠ ,Stuss &Herdan )، فشارها در جهت کاهش هزینه های خدمات منابع انسانی (٢٠٢٠ ,Alzhrani)، پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات (٢٠١٨ ,.
تحقیقاتی که تاکنون انجام شده است ، روی متغیرهایی از قبیل اندازٔە سازمان ، ماهیت فعالیت های منابع انسانی (٢٠٢٠ ,Eng’airo) و برخی شرایط محیطی، از قبیل شرایط تأمین کنندگان متمرکز بوده است ؛ این درحالی است که توجه به سایر متغیرهای محیطی، سازمانی و حتی فردی مورد بیتوجهی قرار گرفته است .
در این نوع مطالعات ، سعی شده است تا با استفاده از ترکیبی از تئوریهای اقتصاد هزینۀ مبادله و رویکرد منبع بنیان به شناسایی و دسته بندی فعالیت های منابع انسانی، جهت برون سپاری، پرداخته شود.
در این پژوهش ها سعی شده است تا جنبه های اجرایی و فرایندی برون سپاری کارکردهای منابع انسانی شناسایی شود.
یافته های فوق میتواند در قالب چهارچوبی کلی، مبنا و جهت دهندٔە این پژوهش در مسیر شناسایی الگوی مطلوب برون سپاری کارکردهای منابع انسانی باشد (شکل ١).
در مورد تأثیر عدم قطعیت های محیطی بر تصمیمات برون سپاری فعالیت های منابع انسانی، یافته های این تحقیق با پژوهش لیلی و همکاران (٢٠٠٥) هم راستاست .
Galanaki لیلی و همکاران (٢٠٠٥)، در مورد تأثیر میزان رقابت بین عرضه کنندگان خدمات منابع انسانی میزان برون سپاری کارکردهای منابع انسانی، هم راستا است .