خلاصة:
کارآفرینی سازمانی به گونهای از کارآفرینی اطلاق میگردد که فرد کارآفرین با کشف هوشیارانه فرصتهای کارآفرینانه در سازمان، ریسکهای منطقی و محاسبهشده را پذیرفته و ضمن تحمل ابهامهای موجود، با اقدام به عمل کارآفرینانه، در سازمان خلق ارزش مینماید. از آنجا که مفاهیم فرصت، تهدید، ریسک و ابهام ارتباط تنگاتنگی با مفهوم راهبرد در سازمان پیدا میکند، تربیت مدیران کارآفرین نیز یکی از شیوههای حرکت به سمت تربیت مدیران راهبردی است. ارتباط تنگاتنگ مفاهیم کارآفرینی و راهبرد، به شکل مستقیم حتی در گونهای از کارآفرینی تحت عنوان کارآفرینی استراتژیک (راهبردی) تبلور عینی یافته است. گرچه در بخش تجاری و خصوصی، این مباحث تا حد مطلوبی جای خود را باز کرده است، اما در بخش دولتی میزان توفیق در تربیت مدیران کارآفرین، هنوز تا حد مطلوب فاصله دارد. بنا به اذعان اکثر صاحبنظران مدیریت دولتی و نظام اداری، در بخش دولتی کشور ما منابع راکد و بلااستفاده بسیار زیادی هم در بخش نیروی کار و هم در حوزه انواع مختلف سرمایه وجود دارد که به دلیل فقدان افرادی که بتوانند آنها را به مرحله بازدهی برسانند، نه تنها حاصلی برای کشور دربر ندارند، بلکه در بسیاری از اوقات، هزینههای جانبی دیگری را نیز به دولت تحمیل مینمایند. از این رو، به دلیل وجود فرصتهای بسیار زیاد در زمینه کارآفرینی درونسازمانی در بخش دولتی و نظام اداری، تربیت مدیران کارآفرین که بتوانند اینگونه منابع را به بار بنشانند، اهمیتی ویژه مییابد تا با کشف و بهرهبرداری از فرصتهای موجود، در سازمان خلق ارزش کنند. در این نوشتار در تلاش هستیم تا با نگاهی به جوانب موضوع، به بررسی چالشها و راهکارهای مختلف تربیت مدیران کارآفرین در بخش دولتی بپردازیم.
ملخص الجهاز:
از این رو، به دلیل وجود فرصتهای بسیار زیاد در زمینه کارآفرینی درونسازمانی در بخش دولتی و نظام اداری، تربیت مدیران کارآفرین که بتوانند اینگونه منابع را به بار بنشانند، اهمیتی ویژه مییابد تا با کشف و بهرهبرداری از فرصتهای موجود، در سازمان خلق ارزش کنند.
اقدام، عمل و کنش کارآفرینانه طیف وسیعی از انواع اقدامات را میتواند دربرگیرد که در پایینترین سطح آن راهاندازی یک کسب و کار دانشجوی دکترای مدیریت دولتی Entrepreneurship ساده بدون نوآوری خاص و قابل توجه (که کسبوکارهای مشابه آن نیز ممکن است به وفور وجود داشته باشند) قرار دارد و در سطوح بالاتر آن کسبوکارهای بسیار نوآورانه و خلاقانه قرار دارند که گاه حتی ممکن است پارادایم صنعت یا حوزه کسبوکار مربوطه را دچار دگرگونی نمایند.
از این رو نقش و اهمیت تربیت مدیران کارآفرین در بخش دولتی و نظام اداری اهمیتی دوچندان مییابد که باید با آموزشهای لازم خصوصاً برگزاری دورههای آموزشی کاربردی در موضوع شیوههای تصمیمگیری و اقدام در حالت عدم قطعیت و ابهام و با وجود اطلاعات ناقص، نسبت به ترویج فرهنگ آن اقدام نمود.
بهترین مکان برای تشویق Rasmussen Ronstadt Case Study Haase Etzkowitz دانشآموزان به کنشهای کارآفرینانه در مشاغل آینده خود، محیطهای آموزشی هستند که بسیاری از فعالیتهایی که دانشآموزان ممکن است در شغلهای بعدی خود انجام دهند، در آن قابل شبیهسازی و آموزش است.
(1997) Some Research Perspectives on Entrepreneurship Education, Enterprise Education and Education for Small Business Management: A ten-year literature review.