خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش رویکرد مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل (TA) بر بهزیستی روانشناختی زنان متأهل خمینی شهر بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل به همراه دوره ی پیگیری بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره خمینی شهر در سال 1398 بود که 32 نفر به صورت داوطلبانه در دو گروه آزمایش وکنترل جایگزین شدند. کلیه زنان گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش گروهی به شیوه تحلیل رفتار متقابل (TA) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه ریف وکینز (1980) بود. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری و نیز آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 26 و R نسخه 4.0.2 استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل بر ابعاد شش گانه بهزیستی روانشناختی (تسلط محیط، پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، هدف در زندگی، رشد فردی و استقلال)در زنان در مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش تحلیل رفتار متقابل می تواند بهزیستی روانشناختی زنان را بهبود ببخشد.
a
ملخص الجهاز:
نوما٥ (٢٠٠٦) در پژوهشي به بررسي کاربرد آموزش تحليل رفتار متقابل در موقعيت هاي کلينيکي به اين نتيجه رسيد که ميتوان از طريق آموزش تحليل ارتباط متقابل به مراجعان ، در يک زمان کوتاه ، به 1 Razi & Hajati 2 Bahrami 3 Atkinson et al 4 Sedighi, Makvand Hoseini, Ghanbari 5 Noma بهبود ارتباطات کمک کرد و همچنين ميتوان به کارايي اعضاي خانواده در موقعيت هاي زندگي خانوادگي کمک نمود.
جدول (٢): ميانگين و انحراف معيار نمرات متغيرهاي پژوهش در گروه آزمايش و گواه (به تصویر صفحه مراجعه شود) يافته هاي استنباطي: در اين بخش فرضيه پژوهش با عنوان " آموزش تحليل رفتار متقابل بر بهزيستي روانشناختي اثرگذار است .
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به نتايج جدول شماره ٣، F مشاهده شده در سطح تفاوت معناداري را بين ميانگين نمرات تمامي مولفه هاي بهزيستي روانشناختي (تسلط محيط ، پذيرش خود، رابطه مثبت با ديگران ، هدف در زندگي، رشد فردي و استقلال ) در مرحله پس آزمون در گروه آزمايش و گواه نشان ميدهد.
نتايج پژوهش حاضر با پژوهش سوداني، مؤمني جاويد و محمدي (١٣٩٦)، احمدوند و عليشاه (١٣٩٦)، اورنگ ، هاشمي رزيني، رامشيني و اورنگ ( ١٣٩٧) و ورعي، مومني و مرادي ( ١٣٩٧) که به بررسي تأثير آموزش تحليل رفتار متقابل بر بهزيستي روان شناختي و نيز تاثير معناي زندگي بر بهزيستي روانشناختي پرداختند، همسو مي باشد .