ملخص الجهاز:
"عدهای از کارگردانان تئاتر به علت جایگاهی اجتماعی مانند سینماگران و برنامهسازان تلویزیونی (که برد و مخاطب بیشتری دارند) برای نمایش اشتهار خود در قالب تفکر و به دست آوردن تریبون و پایگاهی برای بیانیههایشان و در عین حال رسیدن به شهرتی زودرس و فراگیر، با انتخاب متون به ظاهر سیاسی، سعی در حمله به پایههای قدرت دارند.
اگر در اکثر جریانهای روشنفکری سیاسی تاریخ معاصر ما، آدمهایی به ظاهر خردورز فقط با بحث درباره سیاست خود را ارضا کردهاند، اگر جریان بیمار روشنفکری، که به جای بیطبقه بودن، متعلق به یک طبقه است خود معضل اساس سیاست در دوران مختلف تاریخ ما باشد که آدمهایش با بحثهای دور میزی درصدد بر همریزی بنیان نظامها بودهاند و اگر همین آدمها خود ذات مشکل باشند چرا باید تصور کرد اندیشمندی مانند مروژک نیز روشنفکری و جریان سیاسی خاصی را مانند ما طی کرده و به خود اجازه دهیم اثر آن را در قالب روشنفکری سیاسی خودمان اجرا کنیم."