خلاصة:
دگرگونی ارتباطات بازاریابی ابتدا با گرایشهایی مانند کاهش تاثیر تبلیغات سنتی» رشد آگاهی و استقلال مصرف کننده و
ایجاد فرهنگ تاثیرگذاری تعیین می شود. پاسخ کسب و کار به گرایشهای جدید.ء اجرای روش های جدید ارتباط بازاریابی
با مصرفکنندگان هدف است. این مقاله موزههای برند را بخشی از ارتباطات برند میداند و بنابراین شرکتهای برند
میتوانند ۱) نیازهای مصرفکنندگان را برآورده کنندء ۲) با مصرفکنندگان ارتباط برقرار کنند» ۳) ارزش مصرفکننده
ایجاد کنند و در نهایت ۴) برند را در سبک زندگی خود پیادهسازی کنند. تجزیه و تحلیل با کمک مدل برندسازی
چهاربعدی (080) انجام شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل, ویژگیهای معمولی را که برای ارتباطات موفق برند
ضروری هستند شناسایی میشود: ایجاد فضای نام تجاری که در آن مصرف کنندگان می توانند اطلاعات بیشتری کسب.,
کشف و بررسی کنند. تعامل به عنوان فرصتی برای دریافت برداشت شخصی از تعامل با یک برند (ایفای نقش» آزمایش
یک محصول» پرسیدن سوال برای شرکت معقول در رویدادهای موزه) و به اشتراک گذاشتن نظر خود با دیگران؛ روابط
گندگر با مصرفکتندگان: خی سازی, تام تجاری به دلیل برداقت خابی که با ارت مرتیط تیستند.
ملخص الجهاز:
توماس گَد (2000) فکر میکند که فضای برند بازتاب فردیت یک شرکت است و ابعاد زیر را در حافظه مشتریان بالقوه شامل می شود (تصویر 1) (گَد، 2001 و 2002): بعد کارکردی فضا به معنای سود عینی استفاده از کالا و ویژگی های منحصر به فرد آن است (به عنوان مثال، سبک خاص، روش های ارائه و دانش خاص).
دلایل متعددی برای ایجاد فضاهای مختلف موزه که مسئول فضای برند در خودآگاه مصرف کنندگان است وجود دارد: ایجاد تصویر کنترل شده از نام تجاری برای مخاطبان هدف که آموزنده تر از سایر ابزارهای ارتباط بازاریابی (مثلاً سایت، بروشور یا شبکه های اجتماعی) است: موزه منبع اطلاعاتی است که حقایق مربوط به فعالیت، زندگی عادی و حقایق منحصر به فرد از تاریخ شرکت را جمع آوری میکند.
دادن فرصت برای تجزیه و تحلیل رقابتی مقایسه ای، نشان دادن مزیت های رقابتی عملکردی برند محصول (مصرف کنندگان به دنبال ویژگی های قطعی ارزیابی شده بر حسب ارزش نسبی هستند و آن کالا را از تنوع موجود در بازار انتخاب میکنند، زیرا فکر میکنند این کالاها بسیار مفید هستند.
به عبارت دیگر، وظیفه اصلی ارتباطات بازاریابی که با هدف پرکردن فضای ذهنی برند BMW در خودآگاه مصرف کنندگان است، ارائه اطلاعات در مورد محصول ارتقا یافته و فعال سازی فرآیند تفکر، ایجاد بازخورد شناختی.
این برند در تلاش است تا رویاهای مصرف کنندگان را محقق کند (به عنوان مثال، دنیای جادویی کریسمس کوکاکولا)، برای ایجاد تأثیرات و احساسات فراموش نشدنی در فرآیند ارتباط و در نتیجه کمک به یک ارتباط عاطفی پایدار برند با هدف.