خلاصة:
در این مقاله به تاریخچه رویکرد سیستمی,» نگرش سیستمی,» ویژگیهای نظریه عمومی سیستمهاءروابط میان تفکر سیستمی.
تاثیر نظریه عمومی سیستمها بر مطالعه سازمانهاء عناصر سیستم» توجه به رویکرد سیستمی چه نوع تلاشهایی را برای
برنامهریز ایجاب میکند می پردازد.با ملاحظه منشا تفکر سیستمی معلوم میشود که مفروضات و مفاهیم خاصی که زیربنای
تفکر سیستمی را تشکیل میدهند. مبتنی بر نگرش «ارگانیک» هستند؛ یعنی نگرشی ارگانیک را به طرحها و ادراکات افراد
اشاعه میدهند. واژه «ارگانیسم» اغلب مترادف «مجموعههایی پیچیده و قابل پیشبینی» یا «سیستمهایی قابل پیشبینی» به
کار میرود و به موجودیتهایی اطلاق میشود که خود مرکب از «خرده موجودیتهای» بسیار هستند. این خرده موجودیتهاء
علاوه بر وابستگی به یکدیگرء با محیط و کل مجموعه نیز وابستگی و پیوستگی دارند؛ بنابراین. محقق نظامگراء در تلاش خود
برای شناخت مجموعههای پیچیده قابل پیشبینیء روشی کلینگر را پیش میگیرد؛ یعنی قبل از پرداختن به کسب دانش
دقیق در مورد طرز کار اجزاء به کسب دانش کافی در مورد «کل» میپردازد.
۱- تفکرسیستمی نحوه نگرش جدیدی برای مطالعه پدیدههای طبیعی به مثابه یک سیستم» به شمار میآید؛
۲- نظریه عمومی سیستمها بر به کارگیری تفکر سیستمی, با توجه به مسائل رشد و تکامل تاکید دارد؛ 3-علم کنترل و ارتباطات بر به کارگیری تفکر سیستمی، با توجه به مسائل کنترل و ارتباطات تاکید دارد؛