ملخص الجهاز:
"ترجمهء لیلا سازگار به محض این که وجههء نویسندگی ناباکوف شکل گرفت،به نظر میرسید که وی به موجودی عجیب و غریب در حوزهء سه گونه ادبیات بدل شده بود که در هیچ گروه خاصی نمیگنجید: ادبیات انگلیسی-امریکایی،ادبیات روسی(در تبعید)و ادبیات فرانسوی(از نظر نفوذ این گونه ادبیات)؛در هیچ گروهی نگنجیدن موقعیتی دشوار برای کسی است که میخواهد سه سنت لاتین و دو زبان را به کار گیرد.
به آسانی متوجه میشویم که بیرون از پرستشگاه مقدس ناباکوف در زمینهء ادبیات روسی(گوگول،پوشکین،تولستوی و همین طور چخوف)یا نویسندگان انگلیسی زبان مشهور(شکسپیر در همه جا حضور دارد،به این ترتیب در ساحره فرشتهء کوچک با کوردلیا،دختر بیچارهء شاه لیر مقایسه میشود)،یکی از منابعی که در این اثر بسیار از آن بهره گرفته شده است،ادبیات فرانسوی است.
ناباکوف از زمان نگارش دفاع لوژین که شباهت غریبی به از ورای آینه اثر لویس کارول دارد "که من همواره وی را لویس کارول کارول میخوانم،زیرا او بر هامبرت مقدم بود"، شخصیتهای داستانش را روی صفحهء بزرگ شطرنج زندگی به پیش میراند،مانند آن همه عروسک خیمه شببازی که بندهاشان را در دست دارد،در حالی که خواننده به دنبال عروسکهای دیگر است.
بیآن که به نوبهء خویش ببیند که دارد از آن سنت کهن ادیبانهتر میشود،چه باقی مانده است؟ پس که بود این نویسندهای که توصیه میکرد"با تمام وجودتان بخوانید و نه با مغزتان" رؤیای این را در سر میپروراند که چیستانهایش را با"راه حلهای ظریف"رنگ و بویی ببخشد؟از نظر ناباکوف نقشی که برای تصویرهای ذهنی در نظر گرفته شده است،آن قدر مهم و آن قدر تعیین کننده است که هر واکنشی نسبت به هنر هجوآمیز باید با توجه به آنها بررسی شود:ناباکوف در سواحل دیگر مینویسد:"در طبیعت به لذتهای بیفایدهای برخورد کردم که در هنر جستجوشان میکردم."