ملخص الجهاز:
"پرداخت شخصیتهای نمایش که قطعا براساس تحلیل کارگردان از متن شکل گرفته بود،به خوبی نشان میداد که وی به عمق احساس گناه مروژک در رابطه با جنگ، نه تنها اصلا پی نبرده بلکه حتی به درک ابتداییترین تأثیرات این فاجعه شوم انسانی نیز راهی نبرده بود.
حرکات موزون پدر،حرکات موزون زن فروشنده،شیوه اعمال و رفتار نقش مرد نابینا(فیدلر)نیز از دیگر مواردی بودند که اجرا را تا سطح یک سریال سطحی تلویزیونی پائین آورده بود و در این میان حضور بازیگر نقش کلئوپاترا با طراحی لباس و دیگر ویژگیهای بیموضوعش،فصل الخطاب شخصیتپردازی مروژکی به حساب میآمد که دیدنی بود و به یاد ماندنی!در این اجرا از طنز سیاه و گزندهای که شاخص آثار مروژک است،نیز خبری نبود و تماشاگر در انتهای نمایش احساس میکرد که کالایی قلابی را به او فروختهاند و به اصطلاح مغبون شده است."