خلاصة:
یکی از مسائل مهم و اساسی در زمینه وحدت و کثرت وجود، بحث وحدت حقیقی و کثرت اعتباری وجود در وحدت شخصیه، وحدت و کثرت حقیقی در وحدت سنخیه و همچنین وحدت مفهومی یعنی وحدت در مفهوم وجود، می باشد. این جستارها زمینه ساز ارائه دیدگاه های متفاوت پیرامون وحدت وجود گردیده است. ذوق تاله مبنای یکی از دقیق ترین دیدگاهها پیرامون وحدت وجود گردیده که پایه گذار آن محقق دوانی است. پیرامون این دیدگاه نقض و ابرامهای بسیار مطرح گردیده که ملاصدرا حکیم متاله اشکالات متعددی بر آن وارد نموده است. در این دیدگاه نظریه مشهور اصاله الوجود مورد کاوش و آسیب شناسی قرار گرفته و اصاله الماهیه هم مردود انگاشته شده است است؛ بلکه گرچه قیام وجود به ماهیت در ممکنات غیر قابل قبول است ولی موجودیت ممکنات به معنای انتساب ماهیت به وجود است. نوشتار حاضر می کوشد تا با بررسی تفصیلی ساختار نظریه ذوق تاله، اشکالات وارد شده برآن بویژه مطروحات ملا صدرا را تبیین نموده و مقصود دوانی در این باره را بازخوانی نماید ونیز قرابت نظریه مذکور را با نظریه وحدت شخصیه وجود عرفا مورد بررسی قرار دهد.
ملخص الجهاز:
"سبزواری در نقد نظر دوانی آن را مستلزم التزام به دو اصل و سنخ در هستی میداند با این بیان که مذهب تأله جز با اصالت ماهیت تمام نمی شود چرا که اگر ماهیت اعتباری باشد از وجود واجب انتزاع میشود بنابر آنکه وجودی غیر از آن نیست تا منشأ انتزاع ماهیات باشد پس باید اصالت ماهیت را بپذیریم و از این امر لازم میآید در هستی دو اصل و سنخ داشته باشیم یکی وجود که همان وجود واجب است (واجب نزد دوانی نفس وجود متأکد قائم بذاته است) و دیگری ماهیتی که اعتباری نباشد.
چنانکه دوانی در شرح رباعیات (دهباشی ،1368،ص 31) آورده است: هستی تو به ذات و ما به تو هست نماهستی تو غنی مطلق و خلق گداالله چه تفاوت ز کجا تا بکجادارند ز تو وجود و از خویش فناو نیز در شواکل الحور میآورد : "بلکه هر شأنی از اوست و چگونه نباشد در حالی که وسائط نیز همگی لمعات انوار ذاتش هستند" مؤید دیگر ما بیان دوانی در حاشیه قدیم شرح تجرید (دوانی، شماره1753، ص46) در بیان ذوق تاله است به اعتقاد او ممکنات اتصاف حقیقی به وجود ندارند بلکه بین وجود واجب با آنها علاقه و ارتباطی است که مصحح اطلاق مشتق است و لفظ موجود مناسبتی با این معنی دارد."