ملخص الجهاز:
"نظر به صفحات محدودی که برای این یادداشت در اختیار نویسنده است و با توجه اینکه نباید بحث در منظر تاریخی،وجه غالب این مقاله باشد،به طور خیلی خلاصه و کلی،باید گفت که وضعیت موسیقی در ادوار مختلف تاریخ ایران،به طور مستقیم و دائم،بیش از اینکه زیر سلطه احکام نخبگان مذهبی باشد،بیشتر تحت تاثیر خواست و اعمال قدرت عوام مذهبیون بوده که موسیقی و موسیقیدان را مداوما به حالتی واقع در موقعیت تحقیر رو به انکار،خواسته و از آنها استفاده ابزاری کردهاند و تحقیقات نگارنده که هنوز انتشار نیافته، بیان میکند که نشانهشناسی این نوع رفتار،بیش از آنکه دینی و«اسلامی»باشد،بسیار عرفی و ایرانی است و سابقه آن به سالها پیش از ظهور اسلام در ایران برمیگردد.
اینها،بحثهایی است که آهسته آهسته جریان پیدا میکند و خردجمعی موسیقیدانان که زیرفشار بخشنامههای اداری،سلیقههای هردم تغییر یابنده اهل سیاست و ترس از وقفه جدی در معیشت و امنیتشان،بالاجبار این اصطلاحات جعلی را پذیرفتهاند،با بحثهای نظری و نیز اعمال نظر در متنهای آینده،در مقالهها و بروشور آثار موسیقایی،این پیرایهها را دور خواهد ریخت، هرچند که از سوی سیاستگذاران،داغ اتهام نیز بخورد-برای مثال،سخنان یک مقام عالی رتبه دولتی در مراسم تجلیل از علیرضا افتخاری خواننده نامی معاصر-را میتوان ذکر کرد که در حضور بسیاری از پیشکسوتان موسیقی،فرموده بود:«ما دارای سنتها و مفاخری بودیم که در طول تاریخ، توسط دسیسه خنیاگران از بین رفته است»(مجله هنر موسیقی،ش 73،صص 3-2)."