خلاصة:
گرفت.نتایج به دست آمده حاکی از تایید کلیه فرضیات تحقیق و وجود رابطه معنیدار بین فرهنگ سازمانی و فرآیندها و ابعاد مدیریت دانش در این سازمان میباشد.در ادامه مؤلفههای فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش با استفاده از آزمون فریدمن مورد رتبهبندی قرار گرفت و اولویت عوامل بر حسب وضعیت موجود در سازمان مشخص گردید. امروزه فرهنگ سازمانی بهعنوان یک زیرساخت،نقشی بسیار کلیدی در پیادهسازی نظام مدیریت دانش در هر سازمان دارد،و در همین راستا تحقیق حاضر جهت بررسی رابطه فرهنگ سازمانی بهعنوان متغیر مستقل و مدیریت دانش بهعنوان متغیر وابسته در شرکت ملی نفت ایران انجام گرفته است.به این منظور،بعد از مرور ادبیات تحقیق و بررسی مدلهای مطرح،برای بررسی ابعاد فرهنگ سازمانی،مدل دنیسون و برای بررسی ابعاد مدیریت دانش مدل کنراد و نیومن انتخاب شد و پس از شناسایی مؤلفههای این دو مفهوم و صحهگذاری آن توسط خبرگان سازمان،برای بررسی رابطه بین آنها پنج فرضیه بر مبنای این مؤلفهها تدوین گردید.برای آزمون فرضیهها نمونهای با حجم 70 نفر از بین مدیران و کارشناسان شرکت ملی نفت ایران بصورت نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد و پس از بررسی وضعیت تقارن دادهها با استفاده از آزمون کولموگوروف-اسمیرنوف و آزمون همبستگی اسپیرمن،فرضیههای تحقیق و میزان همبستگی بین متغیرها مورد آزمون قرار
ملخص الجهاز:
"(Townley,2001) از آنجا که مدیریت دانش و استقرار آن بهعنوان یکی از اهداف استراتژیک در برنامه استراتژی شرکت ملی نفت ایران در نظر گرفته شده و برنامهریزیها و سرمایهگذاریهای مالی و انسانی قابل توجهی در این زمینه انجام شده است،این مسأله پیش خواهد آمد که آیا بین مؤلفههای فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در این شرکت رابطه معناداری وجود دارد؟ فرهنگ سازمانی امروزه سازمانها در محیط متلاطم و طوفانی تغییر برای تحقق بخشیدن به رسالتهای خویش،ناچار به تحول و همگونسازی ساختار و فرایندهای خود با نیازهای محیطی میباشند.
مدل نظری تحقیق (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرضیههای تحقیق فرضیه اهم تحقیق عبارتست از: بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی نفت ایران رابطه معناداری وجود دارد.
بنابراین باتوجه به نتایج آزمون فرضیهها،به مدیران شرکت ملی نفت ایران که به دنبال بهبود وضعیت مدیریت دانش در سازمان هستند، پیشنهاد میشود از آنجا که توافق کامل و گستردهای در مورد هدفها و رسالت سازمان وجود دارد و این اهداف با استراتژی و مأموریت سازمان پیوند دارند،از این نقطه قوت خود در اجرای مدیریت دانش استفاده کنند.
همچنین به کار گروهی در جهت اهداف مشترک ارزش بگذارند و به توسعه قابلیتها و مهارتهای کارکنان بپردازند،درک خود را از نیازهای مشتریان سازمانی ارتقا بخشند،از هماهنگی بالای واحدهای سازمانی در پروژهها استفاده کنند،همچنین پیشنهاد میشود مدیران چشمانداز قویای برای سازمان مشخص کنند و فرهنگی را خلق کنند که این چشمانداز را پشتیبانی کند تا از این طریق بتوانند رسالت سازمانی خود را که از مهمترین ویژگیهای فرهنگ سازمانی میباشد، ارتقا دهند تا بتوانند در اجرای نظام مدیریت دانش در سازمان موفق باشند."