خلاصة:
پذیرش و کاربرد گسترده نظام برنامهریزی منابع سازمان در سازمانهای بزرگ و متوسط، انقلاب ERP توصیف شده است. چنین نظامهایی، ارائه پاسخی یکپارچه و منسجم را به نیازهای اطلاعاتی سازمان در زمینه جایگزین کردن نظامهای اطلاعاتی سنتی و جزیرهای نوید میدهند. اگر نظام برنامهریزی منابع سازمان، به درستی و با توجه به مسائل اقتصادی و سازمانی استقرار یابد، بهرهوری افزایش خواهد یافت. در غیر این صورت، استقرار این نظامها، سازمانها را با چالشهای جدی مواجه میکند. در مقاله حاضر، با تکیه بر چارچوب نظریه کلاسیک وظایف مدیریت، عوامل مهم موفقیت در اجرای نظامهای برنامهریزی منابع سازمان در قالب برنامهریزی، سازماندهی، کارمندیابی، رهبری و کنترل مورد بررسی قرار میگیرد.
ملخص الجهاز:
"اجرای نظام برنامهریزی مذکور، موجب میشود همه افراد یک مجموعه سازمانی - حتی اگر میان آنها مرزهای جغرافیایی وجود Enterprise Resource Planning Bradley Information System (IS) در نگارش مقاله حاضر، عمدتا از این منبع استفاده شده است.
با توجه به آنچه که گفته شد، دومین و سومین نتیجه پژوهش به صورت زیر بیان میشود: نتیجه 2: اگر نظارت بر اجرا و پیشرفت طرح استقرار نظام برنامهریزی منابع سازمان به مدیری واگذار شود که تنها مسئولیت وی، نظارت بر طرح مذکور است، آنگاه احتمال بیشتری وجود دارد که این طرح با موفقیت به اتمام برسد.
اما چه مقدار از چنین Altruism Conscientiousness Courtesy Civic virtue Sportsmanship حمایتی، مناسب است؟ به اعتقاد براون و ویسی (2003 به نقل از برادلی، 2008: 157) یکی از عوامل موفقیت در استقرار نظام برنامهریزی منابع سازمان این است که مدیریت، خود را در قبال طرح متعهد بداند نه اینکه خود را فقط درگیر آن کند.
این عوامل به طور خلاصه عبارتاند از: برنامهریزی موازی و متقابل برای استقرار ERP و فعالیتهای تجاری سازمان، نظارت تماموقت مدیری مجرب از بین مدیران اجرایی ارشد بر پیشرفت طرح و پاسخگو بودن مدیر مزبور در قبال هیأت مدیره، اعطای پاداشهای مناسب و متناسب با پیشرفت طرح به عوامل اجرایی، آموزشهای کافی به کاربران، استفاده از مشاوران با صلاحیت، مشارکت فعال مدیران ارشد اجرایی در برنامهریزی و استقرار ERP، استفاده از مدیران موفق برای استقرار نظام برنامهریزی منابع سازمان، تلاش برای کاهش عدم تمایل کاربران به تغییر و تشکیل کمیته هادی."