خلاصة:
هدف:پژوهش حاضر،با هدف اثربخشی راهبردهای خودنظمدهی بر کاهش خطاهای املایی دانشآموزان مبتلا به اختلال نوشتن در پایه سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران صورت گرفت.روش:روش این پژوهش از نوع آزمایشی و جامعه آماری پژوهش،کلیه دانشآموزان پایه سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بودند که اختلال نوشتن داشتند.به منظور انجام این پژوهش،تعداد 20 دانشآموز دارای اختلال نوشتن،پس از اجرای آزمونهای تشخیصی(آزمون هوشی وکسلر کودکان و آزمون اختلال نوشتن)به شیوهء نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای،بهطور تصادفی انتخاب شدند؛سپس با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه،تحت آموزش راهبردهای خودنظمدهی قرار گرفتند،اما گروه کنترل، هیچ مداخلهای دریافت نکرد.دادههای به دست آمده،با استفاده از روش آماری کوواریانس،تجزیه و تحلیل شد.یافتهها:نتایج به دست آمده نشان میدهند که عملکرد نوشتن آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل،بهطور معناداری بهبود یافته است.نتیجهگیری:لذا میتوان نتیجه گرفت که اولا راهبردهای خودنظمدهی سبب کاهش خطاهای املای دانشآموزان دارای اختلال نوشتن شده است؛ثانیا کاربرد این راهبرد موجب پایداری آموختهها(پس از گذشت 3 ماه)در این گروه از کودکان شد.بر مبنای نتایج این پژوهش،میتوان به مربیان اختلالهای یادگیری،مشاوران و روانشناسان پیشنهاد کرد که با استفاده از این راهبردها برای بهبود عملکرد نوشتن دانشآموزان دارای اختلال نوشتن بکوشند.
Objective: The present study investigates the effect of self-regulation strategies on reduction of spelling errors in primary students with writing disorder in Tehran.
Method: in the first stage، 20 students with writing disorder answered identical tests (Wechsler children intelligence test، and writing disorder test)، and then they were selected randomly according to multiple stage cluster sampling method. The evaluated sample was then randomly divided into two experimental and control groups. Experimental group received a related training package in 10 sessions، and the control group did not receive any intervention. Data was analyzed through covariance analysis.
Results: Research findings indicate that writing efficacy of experimental group was improved in comparison with control group.
Conclusion: This study concludes that self-regulation strategies have practical and beneficial effects in reducing spelling errors for these children.
ملخص الجهاز:
نتیجهگیری:لذا میتوان نتیجه گرفت که اولا راهبردهای خودنظمدهی سبب کاهش خطاهای املای دانشآموزان دارای اختلال نوشتن شده است؛ثانیا کاربرد این راهبرد موجب پایداری آموختهها(پس از گذشت 3 ماه)در این گروه از کودکان شد.
افزون بر آن نتایج بیش از 52 پژوهش حاکی از آن است که آموزش راهبردهای نظریه خودنظم داده شده،باعث بهبود دانش نوشتن،رفتارهای راهبردی،مهارتهای خودنظمدهی و انگیزش افراد بسیاری،به ویژه دانشآموزان مبتلا به اختلالهای یادگیری میشود(دی لاپاز و گراهام،7991).
پس از اجرای آزمونهای تشخیصی(آزمون هوش وکسلر کودکان که سیما شهیم(5831)در دانشگاه شیراز هنجاریابی کرده و آزمون اختلال نوشتن که اعتبار و روایی این آزمون توسط فلاح چای (4731)برآورد شده است)،تعداد 02 دانشآموز دارای اختلال نوشتن انتخاب شدند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج حاصل از اعمال روش آماری تحلیل کوواریانس در زمینه تاثیر پایداری آموزش راهبردهای خودنظمدهی در کاهش خطاهای املای دانشآموزان مبتلا به اختلال نوشتن(پس از گذشت سه ماه) مندرج در جدول 3 نشان میدهد که همچنان بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در عملکرد نوشتن وجود دارد.
در پژوهش حاضر،اثربخشی راهبردهای خودنظمدهی در کاهش خطاهای املایی دانشآموزان مبتلا به اختلال نوشتن در پایه سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت.
یافتههای پژوهشی نشان میدهد که آموزش راهبردهای خودنظمدهی موجب شده است خطاهای املایی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری کاهش یابد.
افزون بر آن،نتایج این پژوهش در زمینهء تأثیر پایداری آموزش راهبردهای خودنظمدهی در بهبود عملکرد نوشتن دانشآموزان مبتلا به اختلال نوشتن نشان میدهد که نتایج همچنان پایدار است و همچنان بین گروه آزمایش و کنترل،تفاوت معناداری در عملکرد نوشتن وجود دارد.