خلاصة:
هدف:هدف پژوهش حاضر،تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله بر سطح استرس و ناامیدی مادران با کودک کمتوان ذهنی است.روش:پژوهش حاضر،مطالعهای نیمه تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل است.جامعهء آماری پژوهش،شامل همهء مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی تحت پوشش سازمان بهزیستی بودند که از این افراد 44 نفر باتوجه به معیارهای ورود،به صورت تصادفی،بهعنوان نمونه انتخاب شدند.از این تعداد 22 نفر،به صورت تصادفی،در گروه آزمایش و 22 نفر بههمان شیوه،در گروه کنترل قرار گرفتند.گروه آزمایش،12 جلسه آموزش مهارتهای مقابلهای را(هر جلسه 90 دقیقه)دریافت کردند؛در حالی که گروه کنترل،هیچ مداخلهای دریافت نکردند.ابزار گردآوری دادههای پژوهش، پرسشنامه منابع و استرس و مقیاس ناامیدی بک بود.یافتهها:نتایج بهدست آمده،نشان داد که آموزش مهارتهای مقابله،سطح استرس و ناامیدی مادران کودکان کمتوان ذهنی را بهطور معناداری،کاهش داده است.نتیجهگیری:مادران دارای کودک کمتوان ذهنی،استرس و ناامیدی فراوانی را تحمل میکنند.و استفاده از آموزش مهارتهای مقابله،سطح استرس و ناامیدی مادران کودکان کمتوان ذهنی را کاهش میدهد.
Objective: The purpose of this study was to examine the effectiveness of group coping skills training on stress and hopelessness level in mothers of children with intellectual disabilities (ID).
Method: In this quasi experimental research، mothers of children with ID referred to Welfare Organization Centers، and 44 mothers from this population having the required criteria were randomly selected، and randomly assigned into experimental and control groups. Experimental group received 12 session for coping skills training (each session 90 min)، while the control group received no intervention. Research instruments were Questionnaire on Resources and Stress (Fredric، 1983) and Beck Hopelessness Scale.
Results: The results showed that coping skills training could decreased stress and hopelessness level of mothers of children with ID.
Conclusion: Coping skills training could be suggested as a treatment for these mothers.
ملخص الجهاز:
پژوهشهای کمی در زمینه تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله بر سطح استرس مادران دارای کودک کمتوان انجام شده و نتایج بهدست آمده از این تحقیقات نیز متناقض است؛از طرف دیگر،در جستوجوهایی که صورت گرفت پژوهشی که در زمینه آموزش مهارتهای مقابله بر سطح ناامیدی مادران کودکان کمتوان انجام شده باشد،یافت نشد؛ برای مثال،نتایج تحقیق کسگین(8991)،که تأثیر راهنمایی گروهی را بر مهارتهای مقابلهء مادران کودکان آسمی بررسی کرده،تفاوت معناداری بین دو گروه،بهد از مداخله،نشان نداده است؛شبیه به همین آکساز(2991)در پژوهش خود درباره تأثیرات مشاوره آگاهیبخش در سطح اضطراب والدین کودکان اتیستیک،تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل،نیافته است.
باتوجه به این موارد،این پژوهش در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا آموزش مهارتهای مقابله به مثابهء راهکاری برای کاهش سطح استرس و ناامیدی مادران کودکان کمتوان ذهنی،مؤثر است یا خیر؟ روش جامعه آماری،نمونه و روش نمونهگیری جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مادران دارای کودک کمتوان ذهنی تربیتپذیر که فرزند آنها در بهزیستی پرونده داشتند،تشکیل میدهند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) دادههای جدول 4 نشان میدهد که f محاسبه شده برای اثر آموزش مهارتهای مقابله بر سطح استرس (f 10/82,p>0/001) و ناامیدی p>0/05) (f 6/00 مادران کودکان کمتوان ذهنی،مؤثر بوده است؛ازاینرو میتوان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای مقابله،باعث کاهش سطح استرس و ناامیدی شده است.
مقادیر مجذور اتا نشان دهندهء این است که آموزش مهارتهای مقابله به مادران کودکان کمتوان ذهنی برای استرس و ناامیدی 42 درصد واریانس هر کدام از این متغیرها را تبیین میکند.
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله بر سطح استرس و ناامیدی در مادران دارای کودک کمتوان ذهنی،انجام گرفت.