ملخص الجهاز:
"این قوم در 5000 سال پیش از میلاد ازروشهای مدیریت برای اداره و کنترل منابع مالیپرستشگاههای خود که از راه سیستم گستردۀ مالیاتبدست میآمد استفاده میکردند و به ثبت و ضبطعملکرد مالی پرستشگاههای خود میپرداختند1.
11در این زمینه«منسیوس»از خویشتنمیپرسد: «ولی چرا«هسو» )usH( خود بهعنوان کوزهگر و آهنگر عمل نمیکندو کلیۀ ابزار مورد نیازش را خودنمیسازد و معاملات گوناگونی را باکلیۀ صنعتگران انجام میدهد؟» «منسیوس»در پاسخ به خویشتن جواب میدهد: «از مقامات بالا گرفته تا دونپایه هریک کار خویش را دارد و هرکس بایدبه وسیلۀ تولیدات دیگران تأمین گردد وهرگاه هرکس در امپراطوری کلیهنیازهای خود را خود تولید نماید،همهاز راه خویشتن خارج میشوند.
14 در یونان نیز مانند سایر تمدنهای باستانی،مشاغلو تجارت ارثی بوده و تخصص مورد توجه بسیار قرارمیگرفته است تا آنجا که حتی سنگتراش ابزارخویش را تیز نمیکرد افلاطون در قوانین خود اظهارمیکند: «هیچکس نباید بکار چوب و آهنتوأما بپردازد زیرا که در هیچیکاستاد نخواهد شد و نخواهد توانستاز دیگران پیشی جوید.
» «پس سقراط،تو میگویی که شخصی که قدرتادارۀ یک دسته کر را داشته است،قدرت اداره یکارتش را نیز به همان خوبی دارد؟»سقراط گفت«منمعتقدم شخصی که ریاست میکند اگر بداند کهاحتیاجاتش چیست،و قادر به تأمین آنها باشد،مدیرخوبی است خواه این شخص رهبر کر،خانواده،شهر،و یا ارتش باشد.
«کورش همچنین از اصول تقسیم کار،وحدتفرماندهی،نظم(جایی برای هرچیز و هرچیز در جایخود)آگاه بود و برای کارگروهی،همکاری و وحدتهدف در سازمان خود اهمیت زیادی قائل بود و ایناصول را تأکید بسیار میکرد»20 پس از پایان جنگ کورش توجه خود را بهکشور خود معطوف کرد و در این مورد نیز با اعتقاد بهاین اصل که ادارۀ یک ارتش و اداره یک امپراطوریدر بسیاری از موارد یکسان هستند،اصل عمومیتمدیریت را به منصۀ ظهور گذاشت."