ملخص الجهاز:
"گفتوگو دربارۀ یک نظام گسترده در کهکشان و عالم ستارگان،ذهن همه را به خود مشغول کرده است، چنانچه میبینیم که با ابداع و استفاده از دستگاههای مترصد پیشرفته(تلسکوپهای 1200 اینچی)،بشر توانسته است که منظومههای متعددی را که با فاصلۀ دو میلیون سال نوری با زمین قرار دارند،مشاهده و کشف کند،به طوری که«آستروفیزیک»(علم شناخت ستارگان)تاکنون موفق به کشف یکصد هزار کهکشان گردیده است که تازه دانشمندان معتقدند چندین برابر این منظومههای شناخته شده،مجموعههای اقماری در جهان پهناور وجود دارند که آدمی سرانجام به آنها دست خواهد یافت.
رابطۀ سایبرنتیک در زیستشناسی که پزشکان مغز و اعصاب و روانشناسان و رواندرمانگران در آن به پیشرفتهای شگرف نایل شده بودند،پویایی بخشید،مهندسی ارتباطات و مکانیک را در زمینۀ احتمالات به اوج رسانید و لزوم به کارگیری این دانش را در علوم اجتماعی نشان داد و به ثبوت رساند که در این جستارگریهای علمی جا دارد که از نقش «روانشناسی گشتالت»که روی ارتباطات و شناخت وسیلههای ارتباطی مغز با محیط خارج و متغیرهای محیطی و توجه به نظریۀ تعادل یا تعادل نسبی کار میکرد سخنی به میان آورده شود.
روانشناسی گشتالت که آنرا«گامهای کوتاه در ترکیب و شکلبخشی تمامیتها»تعریف کردهاند،در روشهای آموزش و تعلیم و تربیت موجودات زنده و پرورش استعدادها و یادگیری و در زمینۀ تجسم و شکلدهی با اشیاء نتایج ارزندهای به دست داد و این دانشمندان ثابت کردند که گرایش مغز در شناخت تجسم اشیاء و موقعیتها و وضعیتهای مختلف بیانگر برداشتی است از کل که به صورت تمامیتنگری تجلی مییابد و نه تعداد اجزاء تشکیل دهنده نظام و جدای از یکدیگر و یا بر مبنای شور و احساس که از بررسی ارتباطات بین اشیاء و شناخت وسیلههای ارتباطی و اجزاء هر نظام از تعادل کامل یا نسبی برخوردارند که کلاننگری و سپس ذرهنگری از ویژگیهای این مکتب روانشناسی محسوب میگردد."