Abstract:
در مطالعه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران عمدتا میتوان از سه روش
استفاده کرد: روش نخست، از منظر نظام بین الملل یا سطح کلان؛ روش دوم، با
توجه به متغیرهای داخلی از جمله باورها، ارزشها و تصاویر ذهنی
سیاستگذاران و روش سوم، بررسی رفتار سیاست خارجی ایران در یک رابطه
تعاملی ساختار ـ کارگزار.
در مقاله حاضر، ضمن بیان مفهوم ساختار نظام بین الملل، چگونگی تأثیرگذاری
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر نظام بین المللی، عمدتا در مواردی
که در چالش با نظام بین الملل است، مورد بررسی قرار میگیرد.
Machine summary:
"(55) با خاتمه جنگ و پذیرش قطعنامه 598 از جانب ایران، ایجاد امنیت منطقهای براساس این قطعنامه میتوانست امید ساز باشد، زیرا بر اساس بند هشتم قطعنامه از دبیرکل سازمان ملل درخواست میشد تا با مشورت ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات را در منطقه بررسی کند؛ در حالیکه با تهاجم نیروهای نظامی عراق به کویت در سال 1990، زمینه حضور نظامی دولتهای متحد در منطقه بیشتر شد و با جنگ خلیج فارس فصل جدیدی جهت برقراری امنیت در منطقه خلیج فارس گشوده شد و آمریکا در صدد اعمال سیستم امنیتی منطقهای تک قطبی گردید که در آن آمریکا نقش اصلی را ایفا کند.
بدین منظور در ابتدا ساختار نظام بینالملل به مفهوم قواعد و هنجارها مورد بررسی قرار گرفت و سپس بیان شد که ایران اسلامی در سیاست خارجی خود تلاش کرده تا از طریق طرح ارزشهایی همانند استقلال، آزادی، همبستگی میان مستضعفان و مبارزه با قدرتطلبی و امپریالیزم، افکار عمومی ملل محروم و مستضعف جهان را تحت تأثیر خود قرار داده و عمدتا از طریق صدور انقلاب، تبلیغات و سرمشق قرار گرفتن برای ملل محروم، این ارزشها را به هنجار تبدیل سازد و در عمل از طریق مبارزه با آمریکا و شوروی سابق و مخالفت با حضور نیروهای خارجی در منطقه خلیج فارس نه تنها هویت جدیدی را به حرکتهای جهان سومی مخالف ساختار نظام بینالملل موجود اعطا کند، بلکه پیش قراول استقلالطلبی و راه سوم در نظام بینالملل موجود گردد."