Abstract:
توسعه مناطق روستایی رکنی اساسی در نظام برنامه ریزی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یا به عبارت دیگر، نیل به توسعه کلان ملی است. با توجه به ماهیت پروسه ای و چند مرحله ای مفهوم توسعه، تحول در ارکان اقتصادی، اجتماعی، روانی، فنی، ایدئولوژیکی و محیطی کانون های روستایی از امور بنیادی در راستای تحقق این مهم به شمار می آید. از سوی دیگر، مباحث اقتصادی و اجتماعی دارای نقش و جایگاه ویژه در نظام تحولات هستند که به فراخور آن عوامل موثر در توسعه این ابعاد نیز از اهمیت شایانی برخوردار می باشند. مناطق روستایی در استان خراسان جنوبی و به خصوص در محدوده جغرافیایی شهرستان نهبندان به لحاظ شاخص های توسعه نسبت به سایر نواحی کشور دچار وضعیت نامساعدی هستند. از این رو در مقاله حاضر تلاش شده تا به شناخت نیازهای اساسی تحقق توسعه مناطق روستایی با تاکید بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی در دهستان شوسف شهرستان نهبندان و اولویت بندی آن ها با استفاده از روش فازی TOPSIS پرداخته شود. این پژوهش از نوع کاربردی و دارای ماهیتی توصیفی – تحلیلی و ژرفانگر می باشد که روش تحقیق در آن ترکیبی از تکنیک های دو روش اسنادی و میدانی است. حجم نمونه 130 خانوار به کمک فرمول کوکران تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که تلاش به منظور افزایش میزان درآمد دارای بالاترین اولویت به منظور تحقق توسعه اقتصادی و اجتماعی می باشد و آن هم به دلیل تسلط فعالیت های کشاورزی و کمی بهره وری اقتصادی در آن است. در اولویت های بعدی پارامترهایی هم چون تنوع بخشی به اشتغال و تلاش برای افزایش راندمان آن، افزایش سرمایه مادی ابزاری، سواد، مشارکت، تحول در الگوی مساکن و بهبود شرایط بهداشتی قرار دارند.
Machine summary:
از این رو در مقاله حاضر تلاش شده تا به شناخت نیازهای اساسی تحقق توسعه مناطق روستایی با تاکید بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی در دهستان شوسف شهرستان نهبندان و اولویت بندی آن ها با استفاده از روش فازی TOPSIS پرداخته شود.
توسعه روستایی را می توان پروسه ای در جهت دستیابی به آرزوهای آتی ساکنان روستاها دانست (٥ p:٢٠٠١,Wiersum &Elands ) که با طیف وسیعی از تحولات عمیق در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در نواحی روستایی به دنبال توزیع منصفانه ای از درآمد، افزایش استانداردهای زندگی و ایجاد فرصت های شغلی در این نواحی می باشد (-Ezeala ٧٢ p:١٩٩٦,Harrison).
از سوی دیگر، به طور متوسط نسبت ترکیب اشتغال برای هر سرپرست خانوار در محدوده مورد مطالعه ٣/٨٣ شغل به دست آمده است اما به رغم این عدد، یکی از عمده ضعف های مشاغل روستایی در این محدوده که در تحقیقات بسیاری نیز بدان اشاره شده است ، بهره وری پایین آن می باشد و در حدی که طبق اظهار افراد "با وجود چند شغل ، خرج ماهیانه تامین نمی شود" که این امر در مواردی سبب ترغیب اعضای خانوارها به مهاجرت فصلی به شهرهایی هم چون نهبندان ، بیرجند و سربیشه برای اشتغال و کسب درآمد گردیده و حتی بسیاری از خانوارها را بدین امر رهنمود ساخته است که هیچ گونه تمایلی نسبت به حضور و فعالیت شغلی فرزندان ذکور خود در محیط روستا نداشته باشند.