Abstract:
هدف از این پژوهش بررسی برنامه درسی دوره متوسطه به لحاظ پرداختن شدن به مولفه های فردی و گروهی خلاقیت از دیدگاه متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی درسی بوده است. پژوهش حاضر، پژوهشی زمینه ای می باشد که جامعه آماری آن، را کلیه متخصصان و کارشناسان برنامه درسی به تعداد 104 نفر تشکیل می دهد که با توجه به محدود بودن جامعه آماری کل جامعه به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پس از تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار Spss، در بخش آمار توصیفی از جداول، فراوانی و در بخش آمار استنباطی جهت تحلیل داده ها در بخش اول پرسشنامه از از آزمون های تساوی میانگین ،آزمون لوین، F و دانکن استفاده میشود و برای بخش دوم پرسشنامه از آزمون t برای یک نمونه استفاده شده است.
یافته های پژوهش حاکیست کاربرد رویکردهای و جهت گیری های خلاق (توسعه فرآیندهای شناختی، دانشآموز مداری، انسان اجتماعی و انسان گرایی) در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت « نامطلوب و پایین» دارد. همچنین میزان پرداخته شدن به مولفه های خلاقیت از عناصر مختلف فردی ،گروهی گرایش به سمت «پایین» دارد؛ اما میزان کاربرد رویکردها و جهت گیری های معنویت گرایی، موضوع مداری گرایش به سمت بالا دارد و رویکردها و جهت گیری های همچون انتقال میراث فرهنگی و صلاحیت مداری گرایش به سمت متوسط و پایین دارد.
The present research has been performed with the aim of investigating the structure of high school curriculum regarding the attention paid to creativity components from the professors and experts of curriculum planning points of veiw.The present research is a survay one and its statistical population is composed of all professors، instructors and experts of curriculum planning included 104 persons. (concerning the limited statistical populatin the whole population، as the sample. The tool for gathering data was researcher- made questionnaire that was applied after determining their reliability and validity.In analyzing the data، using SPSS software in descriptive statistics of tables، distribution is used and in inferential statistics was used for analyzing the data and in first part of questionnaire we used three tests including: mean equality، Levin 2 test، F and Duncan 3 test and for the second part of questionnaire، t test is used for one sample. The results of research indicate that applying creative approaches (development of cognitive processes، student-centered approaches، social human، and humanism) in high school curriculum has a downward unfavorable tendency. Also، the rate of addressing the components of creativity from different individual and group elements has a downward tendency. But the degree of applying the approaches and tendencies toward spirituality، subject-centered tends to upward direction and approaches and tendencies such as transferring cultural heritage and being competency-centered tends to an average and downward direction.
Machine summary:
"میانگین این گویه 25/2 با انحراف معیار 85/0 است و آماره آزمون، در سطح معنی داری بیشتر از 05/0 به دست آمده و می توان گفت میزان پرداخته شدن به گویه پشتکار و استقامت از بعد شخصیتی خلاقیت در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت پایین و خیلی کم دارد.
میانگین این گویه 11/2 با انحراف معیار 92/0 است و آماره آزمون، در سطح معنی داری بیشتر از 05/0 به دست آمده و می توان گفت میزان پرداخته شدن به گویه ابهام پذیری از بعد شخصیتی خلاقیت در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت پایین و خیلی کم دارد.
میانگین این گویه 12/2 با انحراف معیار 85/0 است و آماره آزمون، در سطح معنی داری بیشتر از 05/0 به دست آمده و می توان گفت میزان پرداخته شدن به گویه استقلال و آزادی از بعد شخصیتی خلاقیت در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت پایین و خیلی کم دارد.
میانگین این گویه 47/2 با انحراف معیار94/0 است و آماره آزمون، در سطح معنی داری بیشتر از 05/0 به دست آمده و می توان گفت میزان پرداخته شدن به گویه تنوع گروه از بعد گروهی خلاقیت در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت پایین و خیلی کم دارد.
میانگین این گویه 33/2 با انحراف معیار 86/0 است و آماره آزمون، در سطح معنی داری بیشتر از 05/0 به دست آمده و می توان گفت میزان پرداخته شدن به گویه انسجام گروه از بعد گروهی خلاقیت در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت پایین و خیلی کم دارد."