Abstract:
موسسات حسابرسی با توجه به کیفیت خدماتی که به صاحبکاران خود ارائه می کنند متفاوت هستند. یک استراتزی تمایز در ارائه خدمات به شرکت های صاحبکار، دانش عمیق نسبت به صنعتی است که صاحبکار در آن فعالیت می کند. تخصص صنعت موسسات حسابرسی باعث افزایش تقاضا برای خدمات حسابرسی و غیر حسابرسی، بهبود کارایی حسابرسی از طریق ایجاد صرفه اقتصادی، ایجاد موانع ورود با ملزم کردن داوطلبان جدید به سرمایه گذاری بخش قابل توجهی از منابع در کسب دانش در صنعت مربوط، تاثیر بر پیامدهای حسابرسی مرتبط با مشتری مثل حق الزحمه حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی می شود. هدف این مقاله ارزیابی انتقادی تحقیقات آرشیوی در مورد تاثیر تخصص صنعت موسسات حسابرسی بر پیامدهای حسابرسی مرتبط با مشتری می باشد و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه می شود.
Audit firms vary with respect to the quality of services they provide to their clients. One differentiation strategy is related to providing services to clients that are based on in-depth industry knowledge. Industry specialization helps audit firms increase the demand for audit and non-audit services, improves audit efficiency through economies of scale, creates barriers to entry by requiring new entrants to invest significant resources in relevant industries, and affects client-relevant audit outcomes like audit fees and financial reporting quality. This review attempts to evaluate critically the archival research on the effect of audit firm industry specialization on client-relevant audit outcomes. Some suggestions for future research are offered.
Machine summary:
"آنها بیان کردند، اظهار نظر در مورد تداوم فعالیت شرکت هایی که از لحاظ مالی دچار مشکلات اساسی هستند بیشتر توسط حسابرسان متخصص صنعت که حق الزحمه خدمات غیر حسابرسی آنها بالاست ، ارائه شده است و در مقایسه با حسابرسان غیر متخصص ، مدیران را بیشتر وادار به گزارش رابطه قوی تر بازده- سود کردهاند.
مسکارنهوس و همکاران (٢٠١٠) این فرضیه را آزمون کردند اما شواهدی در مورد اینکه اقلام تعهدی اختیاری شرکت های حسابرسی شده توسط حسابرسان متخصص صنعت با ارزش بازار رابطه مثبتی داشته باشد، مشاهده نکردند و نتیجه گرفتند که هرچند ممکن است متخصصین بر اقلام تعهدی اختیاری تاثیر گذارند اما بهتر از غیر متخصصین در محدود کردن اقلام تعهدی فرصت طلبانه نسبت به اقلام تعهدی آگاهی بخش عمل نمیکنند.
اعتمادی و همکاران (١٣٨٩) رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت و مدیریت واقعی سود و تاثیر آن بر عملکرد عملیاتی آتی شرکت های دارای حسابرس متخصص صنعت و درگیر در مدیریت واقعی سود مورد بررسی قرار دادند نتایج این پژوهش نشان میدهد شرکت هایی که حسابرس آنها، متخصص صنعت است دارای سطح بالاتر مدیریت واقعی سود نسبت به سایر شرکت ها هستند ولی عملکرد عملیاتی آتی آنها کاهش نمییابد.
شواهد حاصل از تحقیقات نشان میدهد که استراتژی تمایز دیگری به غیر از وابستگی به N موسسه بزرگ حسابرسی وجود دارد، یعنی تخصص صنعت حسابرس، که به حسابرسان امکان کشف مدیریت فرصت طلبانه سود را میدهد و نسبت به شناسایی به موقع زیان اطمینان حاصل میکند، کیفیت افشا را بهبود میبخشد و هزینه سرمایه را کاهش میدهد.
Journal of Accounting, Auditing & Finance, 20 (3) , 209–228."