Abstract:
واقعه بزرگ و سرنوشت ساز سقوط شاهنشاهی هخامنشی و حضور مقدونیان در ایران یکی از حوادث
بسیار مهم تاریخی در زمینه نقد و بررسی علل خارجی شکست هخامنشیان از مقدونیان و در فرآیند روابط
پارسیان و یونانیان است که درباره آن، بسیاری از مورخان اظهار نظرهای متفاوتی را بیان نمودهاند.
بیگمان، شکست هخامنشیان و پیروزی مقدونیان، واقعیتی مسلم و انکارناپذیر است که در قرون گذشته
رخ داده و مورخان، همزمان و مورخان پس از وقوع حادثه و همچنین مورخان اخیر به آن نگاههای خود را
افکنده و نتایج خاص خود را برگرفتهاند. حال باید دید که مورخان نزدیک به حادثه تا چه حد به واقعیت
نزدیک شده، و مورخان اخیر با مقایسه نظریههای مورخان قدیم ـ که دیدگاهها و نظریههای خود را با هم
مقایسه نمینمودند ـ به چه نتایج تازهتری رسیدهاند؟ و اصولا آیا میتوان به اظهار نظرهای جدیدی جدا از
آنچه در گذشته گفته یا نوشته شدهاست رسید؟ بیشک اگر چنین امری پدید آید در تاریخنویسی روابط
ایرانیان و یونانیان تغییرات تازهای به وجود خواهد آمد و به طور مسلم، سرنوشت تاریخی دو ملت را که در
تمامی دوران سلطنت هخامنشیان و حدود دویست سال پس از آنان (دوران مقدونیان) با یکدیگر درگیر
بودند بهتر میتوان دریافت و نتایج صحیحتری را بهدست آورد.
Machine summary:
"حال باید دید که مورخان نزدیک به حادثه تا چه حد به واقعیت نزدیک شده، و مورخان اخیر با مقایسه نظریههای مورخان قدیم ـ که دیدگاهها و نظریههای خود را با هم مقایسه نمینمودند ـ به چه نتایج تازهتری رسیدهاند؟ و اصولا آیا میتوان به اظهار نظرهای جدیدی جدا از آنچه در گذشته گفته یا نوشته شدهاست رسید؟ بیشک اگر چنین امری پدید آید در تاریخنویسی روابط ایرانیان و یونانیان تغییرات تازهای به وجود خواهد آمد و به طور مسلم، سرنوشت تاریخی دو ملت را که در تمامی دوران سلطنت هخامنشیان و حدود دویست سال پس از آنان (دوران مقدونیان) با یکدیگر درگیر بودند بهتر میتوان دریافت و نتایج صحیحتری را بهدست آورد.
(1) جنگهای پلوپونزی که ایرانیان در تداوم آن نقشی تعیین کننده داشتند به سال 404ق م سرانجام با تسخیر آتن به دست اسپارتها و با حمایت کوروش کوچک، فرزند داریوش دوم هخامنشی به پایان رسید؛ واقعهای که آتنیها آن را هرگز فراموش نکردند و بعدها فیلیپ مقدونی و فرزندش اسکندر برای تحریک احساسات آتنیها علیه پارسها از آن استفاده نمودند.
اما واقعا این اسکندر که بود و چگونه توانست از درون بخشی از ناراضیان یونانی که از جنگ او با پارسها بیزار بودند عبور کند و امپراتوری هخامنشی را براندازد و چند صباحی بر آن حکم براند؟ در واقع اگر چه نام اسکندر بر پایان دورهای از تاریخ جهان در آغاز دورهای دیگر دلالت مینماید، (2) ولی نباید فراموش نمود که زمانی میتوان این تحول را پذیرفت و اسکندر را جهانی نشان داد که او توانست بر قدرت جهانی هخامنشیان فائق آید."