Abstract:
یکی از مسائل مهمی که همواره در جامعهشناسی مورد توجه بوده، بررسی الگوی روابط عناصر در سطوح متفاوت جامعه است؛ روابط میان مردم، نهادها، سازمانها، دولتها و غیره. فرض بر این است که نحوة ارتباط اعضای یک گروه، سازمان و غیره با هم بر برخی از مشخصههای مهم آن گروه نظیر کارامدی در انجام کار، رهبریت، رضایتمندی، رعایت اصول اخلاقی، نوع کنش یا رفتار، و حتی وضعیت صحبت کردن، لباس پوشیدن، راه رفتن و غیره تاثیر میگذارد. از اینروست که روش تحلیل شبکه مطرح میشود تا در آن الگوی حاکم بر این ارتباطها یا کنشهای متقابل کشف شود. بلوکهای اصلی شبکه «ارتباط» است و دیدگاه شبکه با مطالعة روابط اجتماعی موجود بین مجموعهای از افراد، به تحلیل ساخت اجتماعی میپردازد و ضمن اینکه به کل ساخت توجه میکند، الگوی روابط موجود در داخل ساخت را نیز مورد بررسی قرار میدهد. بنابراین، نقطة تمرکز دیدگاه شبکه این است که به جای توجه و تاکید بر کنشگران و ویژگیهای فردیشان بهعنوان واحد تحلیل، به ساختار روابط بین این کنشگران توجه میکند (باستانی و صالحی، ۱۳۸۶: ۶۷). از اینروست که نظریهپردازان شبکه بیشتر به بررسی دقیق تجربی، روششناختی و حتی ریاضیاتی انواع متفاوت شبکهها علاقهمندند.روش تحلیل شبکه در پژوهش اجتماعی پارادایمی مستقل قلمداد میشود؛ چرا که بنیان روشهای پیشنهادی آن مبتنی بر تئوری متمایز و مفروضات هستیشناختی و روششناختی خاصی است که براساس آن، تکنیکها و فنون ویژهای را نیز برای جمعآوری، تحلیل دادهها و برازش مدلهای نظری پیشنهاد میکند. (نوک و کاکلینسکی، ۱۳۸۷: ۹) با توجه به اهمیت روشهای تحلیلی جدید در علوم اجتماعی، نیاز است که این روشها شناسانده شوند. از اینرو، برای آشنایی با این روش در مقالة حاضر ابتدا نظریة شبکه را بهطور مختصر معرفی میکنیم و سپس این رویکرد را بهعنوان شیوة تحقیق مورد مداقه قرار خواهیم داد
Machine summary:
"بلوکهای اصلی شبکه «ارتباط» است و دیدگاه شبکه با مطالعة روابط اجتماعی موجود بین مجموعهای از افراد، به تحلیل ساخت اجتماعی میپردازد و ضمن اینکه به کل ساخت توجه میکند، الگوی روابط موجود در داخل ساخت را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
بنابراین، نقطة تمرکز دیدگاه شبکه این است که به جای توجه و تأکید بر کنشگران و ویژگیهای فردیشان بهعنوان واحد تحلیل، به ساختار روابط بین این کنشگران توجه میکند (باستانی و صالحی، ۱۳۸۶: ۶۷).
(باستانی و رئیسی، ۱۳۹۰: ۳۴) در جامعهشناسی امروز، تحلیل شبکه بهعنوان رهیافتی نظری مورد توجه بیشتر قرار گرفته است.
بلوک اصلی شبکه ارتباط است و دیدگاه شبکه با مطالعة روابط اجتماعی موجود بین مجموعهای از افراد، به تحلیل ساخت اجتماعی میپردازد و ضمن اینکه به کل ساخت توجه میکند، الگوی روابط موجود در داخل ساخت را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
(باستانی و صالحی، ۱۳۸۶: ۶۷) ۲ سطوح تحلیلی نظریة شبکه برای تحلیل پدیدههای اجتماعی در دو سطح گروههای خرد و کلان (ماکرو)، روابط تعاملی میان اجزای این گروهها را مورد بررسی قرار میدهد.
(چلبی، ۱۳۷۳: ۱۶) برای جمعآوری دادههای شبکه (دربارة روابط اجتماعی) میتوان از همة تکنیکهای جمعآوری داده، که در جامعهشناسی مورد استفاده قرار میگیرند، مانند پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده، اطلاعات شبکه، اطلاعات آرشیو شده و ...
در شبکة روابط، کنشگری که نقطة قطع است، از این نظر اهمیت دارد که اگر از شبکه حذف شود، شبکة باقیمانده دو زیرمجموعه خواهد داشت که بین آنها نمیتواند رابطهای وجود داشته باشد."