Abstract:
هدف از مقاله حاضر این است که چند درصد از خانوارهای ایرانی صددرصد درآمد جاری شان را مصرف می کنند و به اصطلاح بر طبق قاعده ی سرانگشتی در مصرف عمل می نمایند. بنابراین در این مقاله با استفاده از تابع مطلوبیت ارایه شده توسط اپستین و زین، ضمن جداسازی ضریب جانشینی بین دوره ای و ریسک گریزی نسبی، ضریب قاعده ی سرانگشتی در مصرف نیز برای دوره ی زمانی 1390-1357 با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد شده است. نتایج نشان می دهد حدود 5/26 درصد از خانوارهای ایرانی بر اساس قاعده ی سرانگشتی در مصرف عمل می کنند و بقیه ی خانوارها نیز بر اساس درآمد دایمی عمل نموده و دارای برنامه مصرفی بین دوره ای هستند. هم چنین، یافته های تحقیق گویای وجود ریسک گریزی معنادار اما پایین در بین خانوارها می باشد که مقدار آن بین 08/0 تا 22/0 می باشد.
This paper reveals how many percent of Iranian households consume 100 percent of their current income or apply rule-of-thumb in consumption. To get the goal، Epstein-Zin utility function thereby will separate the elasticity of inter-temporal substitution and relative risk aversion. Then، the coefficient of rule-of-thumb in consumption will be estimated during 1980-2012 by using Generalized Method of Moments (GMM). Results indicate that about 26.5 percent of the Iranian households represent rule-of-thumb behavior، but the restact based on PIH and have inter-temporal consumption plan. Also، the coefficient of risk aversion for the consumption of Iranian households is about 8-22 percent.
Machine summary:
يکي از مشکلاتي که در تحقيقات مربوط به مصرف بين دوره اي و رهيافت معادله ي اولر و الگوي قيمت گذاري دارايي هاي سرمايه اي مصرف ٢ با آن مواجه هستيم اين است که ضريب ثابت ريسک گريزي نسبي (CRRA)٣ و کشش جانشيني بين دوره اي (EIS)٤ در مدل و تعريف فوق معکوس هم هستند و نمي توان آنها را از همديگر جدا نمود که در اين مقاله سعي مي نماييم با بهره گيري از ترجيحات معرفي شده به وسيله اقتصاددانان از جمله اپستين و زين ٥ اين دو پارامتر را از هم جدا ساخته و با توسعه کار کمپبل و منکيو و استفاده از رهيافت مطلوبيت غيرانتظارانه که توسط دانشمنداني چون سلدن ٦ (١٩٧٨)، کرپس و پورتز (١٩٧٩)، ويل ٧ (١٩٩٠) و اپستين و زين 8 (١٩٩١) ارايه شده و امکان جداسازي ضريب ريسک گريزي نسبي و جانشيني بين دوره اي را فراهم ميسازد، مشخص نماييم که چند درصد از درآمد قابل تصرف به سمت خانوارهايي مي رود که به سادگي ٩ درآمد جاري شان را مصرف مي کنند و چند درصد نيز به صورت درآمد دايمي 1 Rule-of-Thumb 2 Consumption-Based Capital Asset Pricing Model (CCAPM) 3 Constant Coefficient of Relative Risk Aversion 4 Elasticity of Intertemporal Substitution 5 Epstein-Zin 6 Selden 7 Weil 8 Epstein & Zin 9 Rule-of-Thumb مصرف ميشود.