Abstract:
این مقاله نگاه پدیدارشناسانه هیدگر متقدم به ایمان مسـیحی را موضـوع تامـل قـرار میدهد هیدگر با دعوت فلاسفه به پیگیری بیقیدوشرط پرسـش وجـود (از رهگـذر فکاک از مابعدالطبیعه وجودی- الهی- منطقی) یک چالش جدی و مناقشه برانگیزی با آنها آغاز میکند و درعین حال این گذشـت از بحـث خـدا، مجـال دیگـری بـرای سخن گفتن از صورتی از تامل فلسفی در بـاب ماهیـت دیـن و گفتـار در بـاب خـدا (فلسفه دیـن بـه سـبک پدیدارشناسـانه آن ) فـراهم مـیآورد کـه بـه نحـو بـارزی در درس گفتارهای هیدگر در باب پدیدارشناسی حیات دینی ظهور و نمود یافته اسـت .
ولـی درنهایـت ادعـای ایـن نوشـتار، آن اسـت کـه اصـول و مبـانی الهیـاتی تحلیـل پدیدارشناسانه هیدگر، ادعـای تکـراری او را در بـاب ناسـازگاری ایمـان مسـیحی و پژوهش فلسفی بر هم میزند.
Machine summary:
"مقصود ما این است که در مقام اول نشـان دهیم هیدگر یک چالش مناقشه آمیزی با فلاسفه از طریق دعوت آنها به اینکه بدون خدا به تعقیب بیقیدوبند پرسش از وجود بروند، مطرح میکند (از طریق فکاک و گذشت از انتو- تئولوژی) ثانیا این تبتل و عزل نظر از خدای متافیزیکی، مجـالی بـرای صـورتی از تأمل فلسفی در باب ماهیت ایمان و گفتار در باب خداوند، یعنی بـرای فلسـفۀ دیـن در وجه پدیدارشناسانۀ آن فراهم میآورد ( که بارزترین مثال آن در درس گفتارهای هیـدگر در سال های ١٩٢٠ و ١٩٢١م .
24, 31, 266-67) فکاک از الهیات مابعدالطبیعی هیــدگر بنــا بــه تفســیر خاصــی کــه از تــاریخ متافیزیــک دارد و چنانکــه آنفــا متــذکر شــدیم از آن ذیــل عنــوان فراموشــی و نســیان وجــود یــاد مــیکنــد، معتقــد اســت از زمــان یونــان باســتان و آغــاز تفکــر متــافیزیکی تــا عصــر روشــنگری، فلســفۀ غربــی پرسش از وجود را بـه نحـوی مـورد بحـث قـرار داده کـه از حقیقـت آن غافـل شـده است و حـال ، چـه در لبـاس خیـر یـا مثـال اعلـی، چـه علـت نخسـتین و چـه علـت خود معلول ، ازلی، مطلق یا هر بیـان فلسـفی دیگـر، در پـی مفهـوم خـدا بـوده اسـت ؛ ازایـن رو تحلیـل خـداباوری در وجـه متـافیزیکی آن ، هـم بـرای موضـع دینـی و هـم موضع فلسفی، از اهمیت بـارزی برخـوردار اسـت ."