Abstract:
پیکارجویان سلفی- تکفیری دولت اسلامی عراق و شام (داعش) که پس از 29 ژوئن 2014 میلادی. به «خلافت اسلامی» تغییر نام دادند، گروهی از تروریستهای بینالمللیاند که با زمینههای متفاوت جغرافیایی از کشورهای مختلف عربی، آسیایی، اروپایی و افریقایی گرد هم آمدهاند. هدف اساسی داعش، احیای حکومت اسلامی و تسلط بر همه مناطق حیاتی و حکم بر مبنای دین با همۀ اصول و مؤسسات لازم میباشد. اندیشۀ برتر داعش، تفکر «جهاد تنها راه حل» و بهدستگرفتن سلاح برای مواجهه با نظامها (لیبرال، لائیک، بعث و هر آنچه غیراسلامی است) است. هدف ابتدایی رزمندگان داعش احیای حکم اسلام و تسلط بر همۀ مناطق حیاتی و اجرای احکام اسلام با همۀ قواعد و سیستمهای آن می باشد. داعش بر همین مبنا، قرائتی خاص و سنتی-ایدئولوژیک از دین اسلام است و می کوشد به راهبردهایی تروریستی تکیه کند و با استناد به اصول عقایدی و تاریخی، اعمال خشونتبار خود را توجیه کند. مسئله داعش متأثر از تحولات داخلی عراق و سوریه و شکنندگی ساختارهای نظامی و سیاسی در این دو کشور، ناکارآمدی نیروهای نظامی در برخورد با حرکتهای چریکی و جنگهای نامنظم، هراس عمومی و آشفتگی عمیق مدنی و مهمتر از همه دستیابی داعش به منابع مالی جدید و اعمال کنترل بر مناطق و مراکز حیاتی موجب شده است معمای تروریسم به یک شوک بزرگ و حتی به صورت محتمل به یک فاجعه بینالمللی مبدل شود. پرسش اساسی نوشتار حاضر این است که زمینه های فکری و عملی شکلگیری داعش در تفکر اسلامی کداماند و اختلافات و تمایزات تفکر اصیل اسلامی و تفکر داعش چیست؟ فرضیۀ اصلی نیز چنین است: ساختار فکری و عملی داعش، مبتنی بر قرائتی تجهیزی و ایدئولوژیک از اسلام است که دارای ریشههای تاریخی و عقیدتی، منابع مادی- انسانی و آگاهی گسترده از عوامل جغرافیایی- سیاسی است و به دنبال بهرهگیری از راهبرد دولتسازی میباشد. در این پژوهش، ریشههای شکلگیری داعش، بنیانهای فکری- اسلامی داعش، ساختار سازمانی داعش و مؤسسات آن، موقعیت آن در نقشۀ سیاسی اهل سنت، نحوة سازماندهی و رابطه آن با القاعده بررسی میشود. سیستم های آن میباشد. داعش بر همین مبنا، قرائتی خاص و سـنتی-ایـدئولوژیک از دیـن اسلام است و میکوشد به راهبردهایی تروریستی تکیه کند و با استناد به اصول عقایدی و تاریخی، اعمال خشونت بار خود را توجیه کند. مسئله داعـش متـأثر از تحـولات داخلـی عراق و سوریه و شکنندگی ساختارهای نظامی و سیاسی در ایـن دو کشـور، ناکارآمـدی نیروهای نظامی در برخورد با حرکت های چریکی و جنگ های نامنظم ، هـراس عمـومی و آشفتگی عمیق مدنی و مهم تر از همه دستیابی داعش به منابع مالی جدید و اعمال کنتـرل بر مناطق و مراکز حیاتی موجب شده است معمای تروریسم به یک شوک بزرگ و حتی به صورت محتمل به یک فاجعه بین المللی مبدل شود. پرسش اساسی نوشتار حاضر این است که زمینه های فکری و عملی شکل گیری داعش در تفکر اسلامی کدام اند و اختلافات و تمـایزات تفکـر اصـیل اسـلامی و تفکـر داعـش چیست ؟ فرضیۀ اصلی نیز چنین است : ساختار فکری و عملی داعـش ، مبتنـی بـر قرائتـی تجهیزی و ایدئولوژیک از اسلام است که دارای ریشه های تاریخی و عقیدتی، منابع مادی- انسانی و آگاهی گسترده از عوامل جغرافیایی- سیاسی است و به دنبال بهره گیری از راهبرد دولت سازی میباشد. در این پژوهش ، ریشه های شکل گیری داعـش ، بنیـان هـای فکـری- اسلامی داعش ، ساختار سازمانی داعش و مؤسسات آن ، موقعیت آن در نقشۀ سیاسی اهـل سنت ، نحوة سازماندهی و رابطه آن با القاعده بررسی میشود. آموزه های مذهبی و دینی همراه با مؤلفـه هـای اصـیل فرهنـگ ملـی، دو عامـل مهـم هویت بخش و وحدت آفرین در جامعه اسلامی ایران به شمار میآینـد. همگرایـی ایـن دو عامل کانون نیرومندی را برای تولید قدرت نرم در فرهنگ سیاسی شـیعه حـاکم بـر ایـن کشور به وجود خواهد آورد؛ ازاین رو مؤلفه های قدرت نرم جامعه اسلامی ایران را باید در جاذبه های هویت بخش فرهنگ اسلامی-ایرانی جستجو کرد. این فرهنـگ کـه مؤلفـه هـا و نمادهای مذهبی و ملی را در خود جای داده است ، به عنوان الگوی مطلوب و ایده آل برای تقویت قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی ایران درخور ارائه است .
Machine summary:
"همچنین مسئله داعش متأثر از تحولات داخلی عراق و شکنندگی ساختارهای نظـامی و سیاسی در این کشور، مشکلات ناشی از انتقال قدرت به دولـت جدیـد حیـدر العبـادی، سوءکارکرد دولت نوری المالکی در مناطق سنینشین و بروز بحران نفوذ و اقتـدار، فقـدان نگرش راهبردی و بروز حرکت های جداییطلب در کردستان عراق ، ناکارآمـدی نیروهـای نظامی در برخورد با حرکت های چریکی و جنگ های نامنظم ، هراس عمـومی و آشـفتگی عمیق مدنی و مهم تر از همه دستیابی داعش به منابع مـالی جدیـد و اعمـال کنتـرل بـر مناطق و مراکز حیاتی موجب شده است معمای تروریسم به یک شوک بزرگ و حتـی بـه صورت محتمل به یک فاجعه بین المللی مبدل شود.
آیـا چنـین دولت هایی بنیان و اساس حقیقی یـک دولـت را دارا هسـتند؟ یـا تنهـا حامـل جنـبش و شعارهایی است که هدف آن ایجاد دیدگاه سیاسی و دینی برای ایـن سـازمان اسـت ؟ آیـا سخن گفتن از ساختارهای کنونی این دولت فرضی، ناشی از دیدگاه استراتژیک اهداف این سازمان است ؟ یا مرحله ای است که فرض آن طبیعت تحولات سیاسی است ؟ شـهروندان در آن چه جایگاهی دارند؟ آیا دیدگاه یک جانبه نگر تکفیری که همۀ مخالفان را حذف می - کند، میتواند دولتی را در قرن بیست و یکم پایه نهد؟ شاید داعش در واقعیت ، بنیان هـای فرضـی بـرای تشـکیل دولـت را داشـته باشـد و برخوردار از سه عامل (زمین ، جمعیت و حکومت ) باشد؛ اما به دلیل فقدان عنصر حاکمیـت و شناسایی نتوانسته است به عنوان دولتی مستقل ظهور یابد."