Abstract:
توسعه شهری دارای فرایندی است که این فرایند عناصر موثر مختلفی داشته و در نهایت با کیفیـت مختلـف باعـث تولیـد بافت شهری می گردد. از سوی دیگر، بافت مکانی نه تنها شهرهای گذشته و حال را تحت تاثیر خود داشته و رشد و نمو آن را تحت کنترل خود درآورده ، بلکه آرمانشهرهای آینده را نیز متاثر خواهد ساخت . نمونه مورد مطالعه جهت بررسی رابطه بافـت مکانی با عوامل طبیعی و انسانی شهر بابل می باشد. این شهر با قرن ها سابقه حضور در دوره های زمانی مختلف ؛ و با وجـود نوساناتی ، روند جمعیت پذیری رو به تزایدی را تجربه کرده و از حیث کالبدی نیز می توان دوره های رشد کالبدی مشخـصی را برای آن ترسیم نمود. تحقیقات نشان می دهد در طی دوران مختلف که رشد جمعیتی با گسترش کالبدی همراه بوده ، جهت گیری خاص و ویژه ای در گسترش کالبد آن مشاهده می شود، که عمـدتا ناشـی از محـدودیتها و امکانـات محـیط طبیعـی و انسانی است . در این تحقیق دو فرضیه مورد بررسی قرار گرفته ، فرضیه اول اینکه بافت مکانی در روند توسـعه کالبـدی شـهر موثر می باشد و فرضیه دوم اینکه برنامه های عمرانی دولت در توسعه بافت مکانی شهر نقش موثردارد. بر اساس نتایج ایـن تحقیق هم فرضیه اول و هم فرضیه دوم با استناد به اطلاعات ، آمار و نقشه های موجود مـورد ارزیـابی و تاییـد قـرار گرفتـه است .
Machine summary:
"توسعه شهری بایستی به گونـه ای باشـد کـه کـاربری هـا در تمامی سطوح مناسب بوده ، تمامی ساکنین شهر از تأمین نیازهای اساسـی شـان از جملـه تـأمین مـسکن ، ارتباطـات ، اوقات فراغت و غذا رضایت داشته و شهر از نظر طبیعی در تمامی زمان ها مکانی باشد با هوای پاک ، آب بهداشـتی ، خاک بدون تخریب و آلودگی ، آب های زیر زمینی حفاظت شده و همچنین از نظر اقتصادی ، اقتـصاد شـهر بایـستی قادر به سازش دادن تکنولوژی و تغییرات صنعتی در حمایت از شغل افراد بوده ، برای افـراد مـسکن مناسـب فـراهم کرده و درآمد سرانه مشخصی همراه با میزان معینی از مالیات را ایجاد نمایـد.
(نصیری ، ١٣٧٩: ٨٢) نتیجه گیری : بررسیهای انجام شده بر روی بافت مکانی شهر بابل بیانگر آنست که محیط فیزیکی طبیعی عنصر عمـده سـازنده فضای شهری است و نخستین بستری که در آن محیط و بافت مصنوع شکل گرفته است ، بـه هـر حـال شناسـایی و پذیرش تأثیر طبیعت بر کیفیت های فیزیکی و اجتماعی فضای شهری ، نباید با جبرگرایی محیطی اشتباه گرفته شـود، که اصل اولیه اش تأکید براین نکته است که محیط ، خط سیر کنش آدمی را کنترل می کند.
بطوریکه بخش وسیعی از شهر به تبعیت از توپوگرافی و اراضی زراعی و رودخانه بابل رود شکل گرفته است ، در نتیجه فرضیه اول که مبتنی بر تأثیر بافت مکانی و طبیعی در روند توسعه کالبدی شـهر بابـل اسـت ، بـا تکیـه بـر نقشه های موجود، تصاویر هوایی و ماهواره ای و نیز بررسی اسناد تـاریخی شـکل گیـری هـسته اولیـه و عناصـری کالبدی را به تبعیت از عوامل طبیعی اثبات می کند."