Abstract:
یکی از مسائل اجتماعی مهم جامعه ایران، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است که در همه رشته های دانشگاهی به ویژه علوم انسانی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر این است که وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته جامعه شناسی را بررسی و ارتباط آن را با برخی متغیرهای اجتماعی و جمعیتی، تعیین نماید.روش پژوهش، پیمایش از نوع پیگیری است. جامعه آماری، کلیه فارغ التحصیلان رشته جامعه شناسی دانشگاه یاسوج طی سال های 1389، 1390 و 1391است. اطلاعات مورد نظر با استفاده از تماس تلفنی با فارغ التحصیلان و نیز کارنامه تحصیلی آنان به دست آمده است. بر اساس یافته های توصیفی، 9/43% فارغ التحصیلان شاغل و1/56% بیکار بودند. از مجموع کل شاغلین، 7/51% در بخش غیر دولتی مشغول به کار بودند، 5/65% دارای شغل موقت بودند و 38% در مشاغلی بودند که مستقیما مرتبط با رشته تحصیلی شان نبود. یافته های تحلیلی نشان داد جنسیت، دوره تحصیلی، شرکت در دوره های آموزشی، محل سکونت و معدل دروس نظری، ارتباط معناداری با وضعیت اشتغال ندارند اما مقطع تحصیلی، معدل دروس عملی، معدل کل و انجام فعالیتهای پژوهشی، ارتباط معناداری با وضعیت اشتغال دارند.تبیین وضعیت اشتغال براساس مجموع متغیرهای مستقل به روش رگرسیون لجستیک نشان داد مقطع تحصیلی(کارشناسی ارشد) و معدل دروس عملی، تاثیر معناداری بر احتمال اشتغال فارغ التحصیلان دارند و قادرند حدود 38 درصد واریانس را تبیین نمایندیکی از مسایل مهم اجتماعی جامـعه ایران ، بیکاری دانش آموختگان دانشـگاهی است که در هـمه رشته های دانشگاهی به ویژه علوم انسانی وجود دارد. هدف اساسی پژوهش حاضر این است که وضعیت اشتغالدانش آموختگان رشته جامعه شناسی را بررسی و ارتباط آن را با برخی متغیرهای اجتماعی و جمعیتی ، تعیین نماید. روش پژوهش ، پیمایشی از نوع پیگیری است . جامعه آماری ، کلیه دانش آموختگان رشته جامعه شناسی دانشگاه یاسوج طی سالهای ۱۳۸۹، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ است . اطلاعات مورد نظر با استفاده از تماس تلفنی با دانش آموختگان و نیز کارنامه تحصیلی آنان به دست آمده است . بر اساس یافته های توصیفی ، ۴۳/۹%دانش آموختگان شاغل و ۵۶/۱%بیکار بودند. از مجموع کل شاغلان ، ۵۱/۷%در بخش غیردولتی مشغول به کار بودند، ۶۵/۵%دارای شـغل پاره وقت بودندو ۳۸%در مشاغلی بودند که مستقیما با رشته تحصیلی شان مرتبط نبود. اما یافته های تحلیلی نشان داد که جنسیت ، دوره تحصیلی روزانه ‐ شبانه ، شرکت یا عدم شرکت در دوره های آموزشی ، شهری و روستایی بودن و معدل دروس نظری ،با وضعیت اشتغالارتباط معناداری ندارند، اما مقطع تحصیلی ، معدل دروس عملی ، معدل کل و انجام فعالیت های پژوهشی ، با وضعیت اشتغال ارتباط معناداری دارند. تبیین وضعیت اشتغال براساس مجموع متغیرهای مستقل به روش رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای مقطع تحصیلی (کارشناسی ارشد) و معدل دروس عملی ، بر احتمال اشتغالدانش آموختگان تاثیر معناداری دارندو قادرند حدود ۳۸ درصد واریانس متغیر اشتغال را تبیین نمایند.
Machine summary:
"تحقیقات پیشین اگر چه وضعیت اشتغال دانش آموختگان روانشناسی و علوم تربیتی (سعیدی رضوانی و همکاران ، ۱۳۸۹)، کتابداری (کربلاآقایی ، ۱۳۸۷؛ اخترپور، ۱۳۷۴)، کشاورزی (ده یوری و همکاران ، ۱۳۸۷؛ محمدزاده ، ۱۳۸۵؛ نامجویان شیرازی ، ۱۳۸۴)، فنی حرفه ای (نیکخواه ، ۱۳۸۳)، بهداشت محیط (ملکوتیان و پرورش ، ۱۳۸۲)، مدیریت آموزشی (پورحقیقی زاده و خادمی ، ۱۳۸۳)، مهندسی (سعیدی رضوانی و همکاران ، ۱۳۸۶) و غیره ، بررسی شده است ، اما انجام این گونه تحقیقات در مورد دانش آموختگان جامعه شناسی به ویژه در داخل کشور بسیاربندرت مورد توجه بوده است .
جدولشماره ۹ تفاوت دانش آموختگان شاغل و بیکار به لحاظ کار پژوهشی کار پژوهشی بلی خیر کل وضعیت اشتغال شاغل ۱۶ ۲۹ ۴۵ ۳۶/۷ ۸/۳ بیکار ۳ ۵۵ ۵۸ ۴۷/۳ ۱۰/۷ کل ۱۹ ۸۴ ۱۰۳ Chi-Square test = ۱۵/۵ df = ۱ Sig = ۰/۰۰۰ ‐ تبیین اشتغال فارغ التحصیلان بر اساس مجموع متغیرهای مستقل جهت پیش بینی احتمال اشتغال دانش آموختگان بر اساس ۹ متغیر، جنسیت ، مقطع تحصیلی (کارشناسی ‐کارشناسی ارشد)، دوره تحصیلی (شبانه ‐روزانه )، شرکت در دوره های آموزشی پس از فراغت از تحصیل ، محل اقامت ، معدل دروس نظری ، معدل دروس عملی ، معدل کل و انجام فعالیت های پژوهشی ، از آزمون رگرسیون لجستیک به روش مرحله ای استفاده گردید."