Abstract:
تعریف در منطق سنتی به حد و رسم تقسیم میشود و حد بنا بر دلایلی دور از دسترس دانسته میشود. بنابراین، آنچه مقدور است تعریف رسمی است. اما تبیین چیستی و شرایط رسم مشکلاتی را پدید آورده است. نتیجه اینکه رسم به سرنوشت حد گرفتار شده است و نشان داده میشود که فاقد ارزش منطقی و معرفتشناختی است. به نظر میرسد میتوان در چهارچوب سنت منطق سینوی به بازسازی رسم پرداخت که لازمهاش بازنگری در تعریف و شرایط آن است. اگر چنین تلاشی موفق باشد معلوم میشود که نه رسم محدود به مرکب از ذاتیات و عرضیات است و نه عرضیات اختصاص به ماهیات مرکب دارد بلکه شامل ماهیات بسیط، عوارض وجودی و حتی عوارض تحلیلی هم میشود. بر این اساس، میتوان اقسام قلمرو و کارکردهایی را برای رسم ترسیم و از ارزش منطقی و معرفتشناختی آن دفاع کرد تا آنجا که رسم میتواند همان کارکرد حد را داشته باشد بدون اینکه مشکلات آن را داشته باشد.
Machine summary:
در نتیجه ، تعریفی که دارای یکی از دو مؤلفة نام برده باشد رسم خواهد بود؛ یعنی همان گونه که تعریف به وسیلة عناصر غیرذاتی ، ماننـد تعریـف انسـان بـه موجـودی دارای قامت بلند که بر روی دو پا راه می رود و توانایی خواندن و نوشـتن دارد، تعریـف رسـمی است ، تعریفی که هرچند به وسیلة اجزای ذاتی ، اما فاقد شرایط حد باشد نیز رسـم خواهـد بود و چنین تعریفی فقط سبب توصیف اشیا می شود نه تبیین آن ها.
اما در این باره اختلافاتی هم مشاهده می شود؛ گاه از چند ویژگی عام (عرض عام ) کـه مجموع آن ها خاصة شی ء می شـود و بـا مرسـومش تسـاوی در حمـل دارد یـاد کـرده انـد (الفارابی ، ١٤٠٨: ١/ ١٦؛ ١٤٠٤: ٧٩؛ طوسی ، ١٣٧٥: ١/ ١٠٢)، گاه نیز به عوارض و خواص اشاره دارند (فخرالدین رازی ، ١٣٧٣: ١١٣؛ قطب الدین شیرازی ، ١٣٨٠: ٥٧) و گـاه رسـم را مرکب از جنس و ویژگی اختصاصی شـی ء (خاصـه ) یعنـی ترکیـب از ذاتیـات و اجـزای خارجی تعریف کرده اند (حلی ، ١٣٨١: ٣٤٦-٣٤٧) همان گونه که گاه تعریف بـه مثـال هـم رسم دانسته شده است (قطب الدین رازی ، بی تا: ١٠٥).
از سوی دیگر، محدود دانستن قلمرو رسم به ماهیات بنا بر یک نظر است ، اما نظر دیگر می تواند آن باشد که رسم ، یعنی تعریف به عوارض و این عـوارض اختصـاص به عوارض خارجی ندارد بلکه حتی شامل عوارض تحلیلی هم می شود که نتـایج کلانـی خواهد داشت ، مثل برخی مباحث کلامی (که اکنون مجال شرح آن نیست ).