Abstract:
راه معرفت چگونه راهی است؟ چه فراز و نشیب هایی دارد؟ معرفت صحیح و واقعی چیست و شرایط و راهکارهای آن کدام است؟ پرسش هایی از محضر عالم و عارف نمونه، امام خمینی است که با توجه به سیره عملی و آثار علمی و عرفانی ایشان و با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، پاسخ داده شده است. شاید طرح پرسش نیز از توجه به همین منابع، سرچشمه گرفته و ناشی از سرگردانی در برابر گرایش فطری و احساس وظیفه نسبت به علم، نگاه قرآن و روایات، کارنامه علمی ایشان (از یک سو) و موضع گیری تند و شکوه از علم و هر چیز منتسب بدان (از سوی دیگر) باشد. امام در برابر شیوه عزلت گزینی، هرگونه فعالیت علمی، اجتماعی، سیاسی و ... را مجاز، بلکه لازم می داند؛ اما شرط معرفت صحیح و مصداق «نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» را تهذیب نفس و دوری از هواهای آن معرفی می نماید. این دسیسه ها آن قدر زیاد، متنوع، حساس و ظریف است که در مسیر علم نیز و در هیچ لحظه ای، انسان را راحت نمی گذارد و خطر آن، قابل مقایسه با شرک خفی است؛ اصلا شاید هوای نفس در همه انواع آن، به همین خطرناکی است و شرک خفی، تنها، یک نمونه است.
What kind of path is the path of episteme? What are its ups and downs? What is the true episteme and what requirements and practices does it have? These are questions from the perfect theosophist Imam Khomeini that have been answered with respect to his practical conduct، his scientific and mystical works and through a descriptive-analytical method. Perhaps presentation of these questions is due to indecision in view of the innate tendency and feeling responsibility toward knowledge، Quranic view and traditions، and Imam Khomeini’s scientific profile on one hand، and harsh position to and complaint of knowledge and whatever related to knowledge on the other hand. In opposition to the seclusive manner، Imam Khomeini says any scientific، social، political، … activities are not only permissible but also necessary، but the precondition to the right episteme and realization of the Prophet’s saying “knowledge is nothing but a light that God the exalted casts into one's heart”، according to Imam Khomeini، is purification of the carnal soul and taking distance from whims. These charms are so colorful، sensitive، and delicate that never leave man alone in his path toward acquisition of knowledge and its risk is comparable to hidden polytheism. In principle، carnal desire in all its attributes، is equally dangerous and the hidden polytheism is only an example.
Machine summary:
از یک طرف ، هر انسـان مسلمانی، با وجود تشویق های اسلام و پیامبر اکرم (ص ) نسبت به کسب علم و نشر آن و نیز با ملاحظه زندگی و عمر علمی خود امام ، قدم گذاشتن در مسیر علم را علاوه بر ارضای حس حقیقت جـویی فطری، وظیفه خویش تلقی میکند؛ اما از طرف دیگر، با مشاهده سروده ها و سخنان الهام گونۀ این انسان الهی و مطالعۀ سخنان عارفانه و احیانا خصوصـی ایـن عـارف کامـل ، بـا انـواع شـکایت هـا و بدگوییها دربارة علم و کتاب و لوازم آن ، آن هم با تعبیراتی تند و لحنی شدید، روبه رو مـیشـود که از آن جمله ، تعبیر به «حجاب » است .
این مسئله ، عبارت از دشوار بودن تشـخیص وظیفـه بـرای انسـان هـای صاحب خردی است که اراده دارند به وظیفـه دینـی و وجـدانی خـویش عمـل نماینـد، امـا در ایـن وضعیت ، بر سر دوراهی و در محذور عقلی قرار میگیرند که واقعا تکلیـف چیسـت ؟ آیـا بایـد بـه تحصیل علم و کسب معرفت روی آورد و در عوض ، خود را از رسیدن به کمال مطلـوب انسـانی؛ اصلاح اول ١٣٩٤/٣/٢٦ + صفحه آرایی اصلاح سوم ١٣٩٤/٤/٢٢ 99 یعنی درک جلوه و جمال حق محروم ساخت یا اینکه به منظور وصال معشوق و لقای یار و فارغ از هر فعالیتی، کنج خلوت را گزید و به راز و نیاز و عبادت مشغول شد؟!