Abstract:
دنیای اسرارآمیز اسطورهها پیوسته ذهن جویندگان را مشغول میدارد در برخورد با اسطوره و تأمل دربارهی آن از دنیای منطقی و عقلانی دور میشویم و به آغازین روزهایی برمیگردیم که خدایان در رقابت با یکدیگر به آفرینشهای تازه دست مییازند تا باعث مرگ همانندان خویش میشوند و گاه از مقام خدایی فرو میافتند. در ایران باستان پس از ظهور زردشت ایندرا و جمعی دیگر از ایزدان هند و اروپایی از مقام خدایی نزول کرده و در شمار اهریمنان درآمدهاند. نویسندهی مقاله کوشیده است تا ضمن معرفی ایندرا همتایی ایرانی این ایزد را بشناساند
Machine summary:
"پر مرغ وارغن ( هفتمین تجلی بهرام ) سحر دشمنان را باطل میکند، کسی که پری یا استخوانی از این مرغ را همراه داشته باشد، در پناه بهرام است و کسی توانایی کشتن و آسیب رساندن به او را ندارد (احتمالا این پر یا استخوان همچون دعای چشم زخم امروزی، عمل میکند؛ اثرات پر سیمرغ بر خاندان زال و رستم همچون اثرات پر وارغن است؛)، او بخشنده پیروزی است، پیروزی که بسیاری از امرا چون کاووس و پهلوانان مشتاق آنند، پیروزی که در غلبه فریدون بر اژی دهاک سه سر و شش چشم و سه پوزه با او همراه بوده است؛ بنا بر بند 44 بهرام یشت افشاندن چهار پر مرغ وارغن بر سر راه سپاه، پیروزی را به ارمغان می آورد، بنابر اساطیر چینی نیز، پرتاب تیر هم برای ادای نذر و هم به منزله بخشی از نمایشهای دینی بوده است، در دورهی ساسانیان نیز در آغاز نبرد پاره چوبی را به عنوان نخستین تیر آتش میزدند؛ احتمالا منظور تیری بوده است با چهار پر بر سرش که پیش از شروع نبرد به منظور کاهش آسیب نیروهای اهریمنی سپاه دشمن به سوی اردوگاه آنان پرتاب میشده است (کویاجی، 1383، 85)؛ در هر حال این بند میتواند یادآور بیتی از نبرد رستم و اشکبوس در شاهنامه باشد: تهمتن به بند کمر برد چنگ گزین کرد یک چوبه تیر خدنگ یکی تیر الماس پیکان چو آب نهاده بر او چار پر عقاب (شاهنامه، داستان کاموس کشانی، 4/ 191 ) بهرام در فر، فرهمندترین است؛ اوست که در پیکر باد تند بر زرتشت وزید وبرای او فر نیک مزدا آفریده را به ارمغان آورد.
آنچه در مورد اژدها کشی بهرام آمده است یکی از دلایل همانند دانستن ایندرا با این ایزد است؛ اگرچه نبرد ایندرا با اهی یا ورتره، دیوی که ابرهای باران زا را به اسارت گرفته است، بیشتر با داستان مبارزه تیشتر، یکی دیگر از ایزدان ایرانی، با دیو خشکسالی، اپوش، شباهت دارد و نیز با نبرد اسطورهای فریدون با ضحاک؛ به طور کلی میتوان گفت: طی اصلاحات گستردهای که توسط زرتشت انجام شد از نظر ایزد شناسی و شاید از نظر اجتماعی، باید با جنگجویان سنتی انسانی و ایزدی مقابلهای بس بزرگ و دشوار انجام میشد، مسئله بر سراستقرار مجدد آنان در خدمت دین بهی بود."