Abstract:
در سبکشناسی گفتمانی ، ادبیات ظرفی است برای بیان اندیشه ها و عقایدی که فقط به پدیدآورندة آن مربوط نیستند؛ بلکه با محیط و بافتی ارتباط دارند که متن مورد نظر در آن تولید شده است . با این وصف ، ادبیات محصول گفتمانی است که در آن بالیده است و محیط ، بافت ، مسائل فرهنگی و ایدئولوژی مسلط بر دورانی که مولد آن متن خاص است ، همگی در رشد و پیدایی آن تاثیرگذار هستند. در ادبیات فارسی ، سبک خراسانی محصول گفتمانی است که وجه غالب آن وفور اندیشه های فلسفی و به ویژه خردگرایی است . این دوره با نفوذ اندیشه های عقلانی و خردورزی همراه است و اشعار ناصرخسرو به عنوان یکی از شاعران شاخص و تاثیرگذار و یکی از نمایندگان برجستة ادبیات قرن پنجم ، نمونة برجسته ای از این شاخصه های فکری محسوب می شود. نکتة قابل توجه در اشعار این شاعر، نفوذ اندیشه های فلسفی و دینی است ؛ به طوری که بخش اعظمی از دیوان قصاید او به این مضامین اختصاص داده شده است . در سبکشناسی لایه ای قصاید ناصرخسرو، با توجه به وفور مضامین فلسفی و دینی ، می توان سبک خاص این شاعر را تبیین کرد و به این نکته دست یافت که آثار این شاعر نتیجة گفتمان غالب فرهنگی دورة سبک خراسانی بوده که بسامد مفاهیم فلسفی و عقلانی در آن کاملا چشمگیر است . در این پژوهش ، با تکیه بر سبکشناسی لایه ای، دو لایة واژگانی و نحوی در تعدادی از قصاید دیوان وی بررسی می شود تا روشن شود که گفتمان غالب فکری و فرهنگی آن دوره، در نوع سبک واژگانی و نحوی این آثار چه نمودی داشته است . هدف این پژوهش دست یافتن به رمزگانهای مسلط قصاید ناصرخسرو به منظور تبیین تاثیر شرایط گفتمانی بر آنها است ؛ بنابراین ، با بررسی لایة واژگانی ، رمزگانهای این قصاید ارائه خواهند شد. این پژوهش در لایة نحوی و بررسی وجوه به کاررفته در قصاید مذکور نزی به دنبال همین تاثیر است و طبق این بررسی روشن می شود که رمزگان های برجستة اشعار ناصرخسرو و همچنین وجوه به کاررفته در آنها تحت تاثیر گفتمان فرهنگی عقلانی و خردگرایی دوران مولف است .
Machine summary:
این پژوهش در لایة نحوی و بررسی وجوه به کاررفته در قصاید مذکور نزی به دنبال همین تأثیر است و طبق این بررسی روشن می شود که رمزگان های برجستة اشعار ناصرخسرو و همچنین وجوه به کاررفته در آنها تحت تأثیر گفتمان فرهنگی عقلانی و خردگرایی دوران مؤلف است .
ابوالقاسم قوام و مریم درپر (١٣٩٠) نیز در مقالة «سبکشناسی لایه ای : توصیف و تبیین بافتمند سبک نامة شمارة یک غزالی در دو لایة کاربردشناسی و نحو»، سبکشناسی لایه ای را در دو لایه از نامه - های غزالی بررسی کردهاند تا از این منظر به رابطة متن با بافت بیرونی آن توجه شود.
در پژوهش حاضر، رابطة ادبیات و بافتی را که در آن تولید شده است بررسی می کنیم و با توجه به نوع رمزگانهای متن در لایة واژگانی و نوع وجوه به کاررفته در متن مذکور، به دنبال نشان دادن این مهم هستیم که آنچه سبک ادبی را رقم می زند، با گفتمان فکری و عقیدتی ارتباطی مستقیم دارد.
با توجه به سه نقشی که هلیدی برای زبان قائل شده است ، در این پژوهش نزی می کوشیم نقش زبانی قصاید ناصرخسرو را در حیطة نقش سوم زبان، یعنی نقشی که در شرایط گفتمانی ایفا می کند، بررسی کنیم و از این طریق ، ارتباط سبک زبانی با محیط ، ایدئولوژی و بافت دورة مذکور را نشان دهیم که برای رسیدن به این منظور، از سبکشناسی لایه ای استفاده خواهیم کرد.