Abstract:
در این مقاله رویکرد حوزه ای به زبان ، هم آن گونه که در زبان شناسی نظری به آن نگریسته شده و هم به طریقی که در بررسیهای عصب شناختی به آن توجه شده ، مورد بررسی قرارگرفته است و با استفاده از داده های به دست آمده از بررسی بیماران مبتلا به آفازی و همچنین روشهای تازه ای که در سالهای اخیر برای مشخص کردن چگونگی عملکرد مغز به هنگام فعالیتهای زبانی متداول شده ، به نقد این رویکرد پرداخته شده است .
Machine summary:
رویکرد حوزه ای به ذهن و زبان از منظر عصب شناسی و زبان شناسی شهلا شریفی استادیار گروه زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد چکیده در این مقاله رویکرد حوزه ای به زبان ، هم آن گونه که در زبان شناسی نظری به آن نگریسته شده و هم به طریقی که در بررسیهای عصب شناختی به آن توجه شده ، مورد بررسی قرارگرفته است و با استفاده از داده های به دست آمده از بررسی بیماران مبتلا به آفازی و همچنین روشهای تازه ای که در سالهای اخیر برای مشخص کردن چگونگی عملکرد مغز به هنگام فعالیتهای زبانی متداول شده ، به نقد این رویکرد پرداخته شده است .
نکته ای که ذکر آن در مورد این نظریه لازم است این است ، که این نظریه حاصل بررسی داده هایی بود که تقریبا همه از راه مطالعة صدمات و ضایعات مغزی به دست آمده بودند؛ اما تقریبا از ١٧ سال قبل نتایج اولین مطالعاتی که با استفاده از شیوه های تصویربرداری عصب شناختی برای مشخص کردن جایگاه های مرتبط با زبان در مغز انجام گرفته بودند، منتشر شد.
آیا بروکا و ورنیکه هیچ فعالیت دیگری غیر از دخالت در امر درک و تولید زبان ندارند؟ شواهدی وجود دارند که نشان می دهند برخی از اعمال دیگر همچون موسیقی از هر دو منطقة بروکا و ورنیکه استفاده می کنند و برخی اعمال همچون اعمال حرکتی پیچیده هم از منطقة بروکا استفاده می کنند؛ بنابراین حتی اگر این مناطق فقط در موارد اندکی ازفعالیتهای غیرزبانی نقش داشته باشند، باز بر اساس همین شواهد می توان فرضیه ای را که در نظریة کلاسیک مطرح بود، رد کرد.