Abstract:
از همان آغاز چاپ اولین مجموعه شعر در سال 1331 تا پایان زندگی 32 ساله در سال 1345 فرحزاد با زبان و ابزار بیانی خاص خود شعر گفت. با کلام، لغات و ترکیبات خاصی که توانست به کمک آن ها دنیای متفاوتی را در جامعه کهنه گرا و مرد محور ادبیات ایران به ت صویر بکشد.
در نگاهی به تاریخ ادبیات فارسی، اندک نوشته های محتاطانه زنان را می بینیم که بازگو کننده محدودیت سنتی و ممنوعیت بیانی آنها باشد چرا که نظام قراردادی دیرینه مرد را قوی، منطقی، حاکم و سخندان، و زن را مطیع، غیرمنطقی و ساکت می خواست. نماد زن خوب، «فرشته خانه» بود. فرمانبردار و بردبار که تمام وجود خود را در خانه نثار کند. شاعر شعر «تنها صداست که می ماند» جای زنان خلاق و اندیشمند را در عرصه فرهنگ و هنر خالی می بیند و با ادعای «چرا توقف کنم» به مبارزه می پردازد. مسلم است که جامعه مردگرای آن زمان پذیرای چنان راه غیرمرسوم، هنجارشکنی زبانی، صراحت بیانی، صداقت کلام از جانب زن نبود اما در فضای جدید شعری فرحزاد، زن ایرانی خود را در دنیای دیگری فات که می توانست در مقابل سنت های قراردادی و کهنه جامعه مقاومت کرده و برای بیان هویت مستقل خود مبارزه کند.
Since the very beginning of the first edition of her poetry collection in 1331, till the end of her thirty two years of life in 1345, Farokhzad wrote poetry with her own style of expression and language. With her particular use of diction, and unique imagery, she could depict a different world in an old- fashioned, male-oriented society which dominated the Persian Literature.
A look upon the history of Persian Literature reveals that one seldom encounters conservative writings of women commenting on the traditional restrictions with no rights to express their views since the old conventional system regarded man as strong, logical, ruler, and speaker, yet woman as obedient, illogical, and silent. The symbol of a good woman was “an angel in the house” submissive, and patient who totally sacrificed herself at home. In this poem, Farokhzad finds empty the place of creative, thinking women in the domain of Art and Culture, and with such claim as “why should I stop” begins her struggle.
Obviously such male- oriented society at that time could not accept such non-conventional ways, norm violated language, bold expressions, and truthful diction coming from a woman but Forough, the Iranian woman created a new atmosphere where she could resist the conventional traditions of society and fight for expressing her independent identity.
Machine summary:
مسلم است که جامعه مردگرای آن زمان پذیرای چنان راه غیرمرسـوم، هنجارشکنی زبانی ، صراحت بیانی ، صداقت کلام از جانب زن نبود امـا در فضـای جدیـد شعری فرخزاد، زن ایرانـی خـود را در دنیـایی دیگـر یافـت کـه مـی توانسـت در مقابـل سنت های قراردادی و کهنه جامعه مقاومت کرده و برای بیان هویت مستقل خود مبـارزه کند.
به نظر فروغ حتی خشن ترین و زشت ترین کلمات را هنگـامی کـه بـه وجودشـان نیاز است ، نباید به دلیل آنکه هرگز سابقه شعری نداشته است ، کنار گذاشت و می گوید: «تنها فصاحت کافی نیست ، شعر امروز باید با زبان جـانداری صـحبت کنـد.
در «تنهـا صداسـت کـه می ماند» فرخزاد به عنوان فردی که خود استقلال فـردی دارد؛ بـا بینشـی ژرف زنـدگی می کند و عشق می ورزد، صفات انسانی و اجتماعی جامعۀ زمـان خـود را مـورد سـنجش قرار می دهد و روی صحبت او با آن دسته از روشن فکران جامعه است کـه بـه خودشـان اجازه می دهند نه تنها رفتار، بلکه افکار و سرشت جامعه را آن طور که خود مـی خواهنـد شکل بدهند.
در بند سـوم، شـاعر ایـن گونـه افـراد جامعه را مورد محاکمه قرار می دهد: چه می تواند باشد مرداب؟ چه می تواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فاسد؟ افکار سردخانه را جنازههای باد کرده رقم می زنند نامرد در سیاهی فقدان مردیاش را پنهان کرده است و سوسک آه وقتی سوسک سخن می گوید 23 چرا توقف کنم ؟ شاعر در دو بند اول و آخر قطعه بالا، این گروه از جامعه زمان خـود را موجـودات بی توجه و پست معرفی می کند.