Abstract:
سبک زندگی ایرانیان که به معنای چگونگی جریان حیات و شیوه زندگی آنان به صورت فردی و گروهی است ، امروزه در برخی حوزه هـا دسـتخوش تحـولاتی شـده اسـت . مقالـه حاضـر بـا روش شناسی کمی و روش تحلیل ثانویه و با استفاده از مفاهیم زمینه ، عادت واره و ذائقه در نظریـه پیر بوردیو، به بررسی تحولات سبک زندگی در بین ایرانیان و چرایی آن میپردازد. مفروضه اصلی پژوهش این است که تجربه رسانه و آموزش ، از راه تغییر عادت واره افراد، ذائقه و به عبارتی سبک زندگی آنان را تغییر میدهد. به منظور آزمون کیفی این مفروضه ، هفت شاخص سبک زندگی تعیین و تحولات آن بررسی شده است . براساس این هفت شاخص ، جهت گیری سبک زندگی ایرانیان به صورت گذران اوقات فراغت به صورت غیرفعال ، مصرف کم کالاهای فرهنگـی، گـوش دادن بـه موسیقی پاپ ، استفاده از رسانه های ماهواره ای، نگرش مثبت بـه مـدیریت بـدن ، مصـرف غـذای رستوران و فست فود، گرایش به پوشش مانتو، کاهش میل به فرزندآوری، کاهش میل به ازدواج ، و کاهش پایبندی به مناسک مذهبی تغییر کرده است . در پایان نیز، ضمن بحث و نتیجه گیری، الزامات سیاست گذاری در جهت ارتقای سبک زندگی ایرانیان صورت بندی و ارائه شده اند.
Machine summary:
براساس اين هفت شاخص ، جهت گيري سبک زندگي ايرانيان به صورت گذران اوقات فراغت به صورت غيرفعال ، مصرف کم کالاهاي فرهنگـي، گـوش دادن بـه موسيقي پاپ ، استفاده از رسانه هاي ماهواره اي، نگرش مثبت بـه مـديريت بـدن ، مصـرف غـذاي رستوران و فست فود، گرايش به پوشش مانتو، کاهش ميل به فرزندآوري، کاهش ميل به ازدواج ، و کاهش پايبندي به مناسک مذهبي تغيير کرده است .
(ذکايي، ١٣٨٧: ٩٨-٩٦) مقام معظم رهبري نيز در سخنراني مورخ ١٣٩١/٧/٢٣ در بين مـردم خراسـان شـمالي درخصوص سبک زندگي، به آسيب شناسي عيني سـبک زنـدگي پرداختنـد و ٢٠ پرسـش درباره تحول سبک زندگي ايرانيان با مضامين زير مطرح ميکننـد: تضـعيف فرهنـگ کـار جمعي در ايران ، رعايت نکردن حقوق متقابل در روابط اجتماعي، افزايش طـلاق ، رعايـت نکردن انضباط در فرهنگ رانندگي، رعايت نکردن الزامات آپارتمان نشـيني، ناسـالم بـودن الگوي تفـريح ، عـدم راسـت گـويي در معاشـرت هـاي روزانـه ، دروغ ، پرخاشـگريهـا و نابردباريها در روابط اجتماعي، منطقي و عقلانينبودن طراحي لباس ها و معماري شهرها، رعايت نکردن حقوق افراد در رسانه ها و در اينترنت ، بروز بيماري خطرناک قانون گريـزي در برخي افراد و بعضي بخش ها، تضعيف وجدان کاري و انضباط اجتماعي، کاهش توجه به کيفيت در توليدات داخلي، در حد کلام و رؤيا بودن برخي حرف ها و ايده هاي خـوب ، کاهش ساعات کار مفيد در دستگاه ها، افزايش ربا، تضعيف رعايـت حقـوق متقابـل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها، تبديل به افتخار شدن مصـرف گرايـي بـراي برخـي، نبـود تعادل بين نقش خانگي و اجتماعي زنان .