Abstract:
« آموزش» ابزاری حیاتی برای بهبود آسایش و ریشهکنی فقر کشورها و راهبردی جهانی برای کاهش فقر بهشمار میرود. هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت فقر آموزشی و عوامل تعیینکننده آن در سطح جامعه روستایی کشور است. بدین منظور، از نسبت سرشمار فقر و نسبت شکاف فقر آموزشی در سه سطح آموزشی استفاده شد. آمار و اطلاعات مورد استفاده مربوط به طرح هزینه و درآمد خانوارهای روستایی کشور بوده که از سوی مرکز آمار ایران در سال 1392 جمعآوری شده است. نتایج بر اساس نسبت سرشمار فقر نشان داد که نرخ فقر آموزشی در جامعه روستایی کشور در سطوح تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، بهترتیب، 96/ 0، 36/ 17 و 61/ 9 درصد بوده و در مجموع، حدود یک چهارم خانوارهای روستایی از توانایی لازم برای بهرهمندی مناسب از آموزش رسمی برخوردار نیستند. همچنین، نتایج بررسی شکاف فقر آموزشی نشان داد که عمق فقر آموزشی در سطح خانوارهای روستایی بهتفکیک سطوح تحصیلی یادشده، بهترتیب، 27/ 0 ، 61/ 8 و 65/ 6 درصد بوده و بهطور کلی، شکاف پانزده درصدی فقر آموزشی در خانوارهای روستایی کشور حاکم است. افزون بر آن، نتایج مدل توبیت نشان داد که افزایش بعد خانوار، افزایش خانوارهای با سرپرست زن ، و متاهل بودن سرپرست خانوار در جامعه روستایی موجب افزایش فقر آموزشی، و افزایش سن، درآمد سالانه و باسواد بودن سرپرست خانوار موجب کاهش فقر آموزشی میشود.
This study aimed at assessing the educational poverty status and examining determinants of poverty in rural society in Iran. For this purpose، poverty headcount ratio and poverty gap ratio in the three educational levels were used. The data related to cost and income of rural households in the country were collected through the data published by Statistics Center of Iran for 2013. The results of poverty headcount ratio showed that the educational poverty rates of 0.96%، 17.36% and 9.61%، respectively، at elementary، middle and high school levels in the Iranian rural society; and generally، about a quarter of the rural households did not suitablely benefit from the formal education. Poverty gap rate also indicated educational Poverty depths by 0.27%، 8.61% and 6.65%، respectively، at elementary، middle and high school levels in the rural society; and generally، there was 15% educational poverty gap among the rural households. In addition، tobit model results showed that increase in household size، female-headed households and married headed households would increase the educational poverty; and increase in age and annual income of the households and also literacy level of household heads would decrease the educational poverty in the rural society.
Machine summary:
"جدول ٣- اثرات نهایی عوامل مؤثر بر شکاف فقر آموزشی در سطوح مختلف آموزش در خانوارهای روستایی (برآورد مدل توبیت ) شکاف فقر متغیر کل ابتدایی راهنمایی دبیرستان عرض از مبدأ -١/٢١*** -٠/٩٩*** -۱/۱۱*** -۲/۴۸*** بعد خانوار ۰/۲۶*** ٠/٠٨*** ٠/٢٢*** ٠/٢٩*** جنس سرپرست -۰/۳۳*** -٠/١٣ -٠/٢٥*** -٠/٤٣*** سن سرپرست -٠/٠١*** -٠/٠٢*** -۰/۰۱*** -٠/٠٠٢ سواد سرپرست -٠/١٣*** -٠/٢٩*** -۰/۰۶*** -٠/٠٥ شغل سرپرست ۰/۰۸*** -٠/٠٤ ٠/١١*** ٠/٠١ وضعیت تأهل ۰/۲۶*** ٠/٣٤*** ٠/٢٥*** ٠/٢٨*** درآمد خانوار -۰/۰۰۰۶*** -۰/۰۰۰۵*** -۰/۰۰۰۳ -۰/۰۰۰۵*** -٦٦٠٥/١٢ -٨٠٤٣/٧٢ -٨٩١/٢٦ -١١٠٠٣/٧٩ Log-Likelihood ١٠٨٦/٦٩*** ٣٠٦٠/١*** ١٩٩/٩٦*** ٣٦٤٨/٢٦*** LR chi2 ١٥/٢ ٣١/٩٦ ٢٠/١٨ ٢٨/٤٤ R2 ***معنی داری در سطح یک درصد مأخذ: یافته های تحقیق نتیجه گیری و پیشنهادها بر اساس نتایج به دست آمده ، به نظر می رسد آنچـه در زمینـه آمـوزش در منـاطق روسـتایی مورد توجه متولیان امر قرار گرفته ، تلاش در راستای باسواد کردن افراد است ، به گونه ای کـه نرخ فقر آموزشی و نیز شکاف فقر آموزشی در پایین ترین سطح آموزشی به طـور چشـمگیر پایین تر از سطوح بالاتر آموزشی است ؛ همچنین ، ماهیت نظام اجرایی آموزش رسمی کشـور در همین راستا نهادینه شده است ."