Abstract:
موج خیزشهای مردمی در کشورهای عربی خاورمیانه از یکسو زمینه سرنگونی دولتهای حاکم در تونس، مصر، لیبی و یمن را فراهم نمود و از سوی دیگر فضای شکلگیری جنگ داخلی در سوریه فراهم شد. گسترش خیزشهای مذکور در منطقه، روسیه را به توجه بیش از پیش نسبت به ترجیحات امنیتی، سیاسی و اقتصادی خویش سوق داد و از این رو استراتژی خود را در قبال بحران سوریه مبتنی بر رویکرد حفظ وضع موجود قرار داد که این امر زمینه تقابل و نیز همکاری گسترده با برخی بازیگران منطقه را فراهم آورد. مقاله پیشرو تلاش دارد تا با بهرهگیری از روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای نظریه "واقعگرایی تهاجمی"به تبیین علل گسترش حضور روسیه در خاورمیانه بهویژه پس از خیزشهای مردمی بپردازد. یافتهها حاکی از آن است که سیاست روسیه بر مبنای ممانعت از تسری خیزشها به منطقه اوراسیا و نیز ایفای نقش بیشتر در معادلات بین المللی به دنبال خلاء ناشی از حضور ایالات متحده در منطقه قرار دارد که این امر دلایل واگرایی و همگرایی مسکو با برخی بازیگران منطقه را نیز آشکار میسازد.
Machine summary:
گسترش خیزشهای مذکور در منطقه، روسیه را به توجه بیش از پیش نسبت به ترجیحات امنیتی، سیاسی و اقتصادی خویش سوق داد و از این رو استراتژی خود را در قبال بحران سوریه مبتنی بر رویکرد حفظ وضع موجود قرار داد که این امر زمینه تقابل و نیز همکاری گسترده با برخی بازیگران منطقه را فراهم آورد.
بر این مبنا یافتهها حاکی از آن است که سیاست روسیه در قبال سوریه بر مبنای ممانعت از تسری خیزشها به منطقه اوراسیا و نیز ایفای نقش بیشتر در معادلات بین المللی به دنبال خلاء ناشی از حضور ایالات متحده در منطقه قرار دارد که این امر زمینههای واگرایی و همگرایی مسکو با برخی بازیگران منطقه را نیز آشکار میسازد.
روسیه نیز به عنوان کشوری که از زمان شوروی سابق در منطقه شمال آفریقا (لیبی و مصر) و در خاورمیانه (سوریه، عراق، یمن) از نفوذ قابل ملاحظهای برخوردار بوده است این تحولات را زیر نظر داشت و سعی نمود تا سیاستهای متناسبی که متضمن حفظ منافع آن کشور میباشد را اتخاذ کند که میتوان محرکهای اصلی وی برای ورود جدی به تحولات عربی را در موارد زیر خلاصه کرد: - تلاش برای حفظ نفوذ ژئوپلتیک؛ - بازی سیاسی بزرگ با غرب و فرصت طلبی تاکتیکی برای فروش «گرانتر» موضع خود؛ - صیانت از منافع اقتصادی به ویژه ادامه فروش تسلیحات نظامی؛ - نمایش قدرت و ارتقای پرستیژ بینالمللی و - مقاومت راهبردی در مقابل غرب با هدف ممانعت از تغییر نقشه بلند مدت خاورمیانه به ضرر خود.