Abstract:
در ساختمان رفیع غزل دلربای فارسی، شاعران بسیاری نقش داشتهاند و هر شاعری به نسبت نقشی که ایفا کرده باید سهمی در عنایت و توجه ادب دوستان داشته باشد که متاسفانه اینگونه نیست. یکی از شاعرانی که - هرچند شهره به قصیده سرایی است - جایگاهش در سیر تکاملی غزل فارسی، انکار ناپذیر است انوری ابیوردی است. غزل انوری یکی از پلّههای ارتقای غزل عاشقانهی فارسی است که با گونهی
عاشقانه ی غزل سنایی آغاز شده و در سعدی به کمال می رسد. تحقیق دربارهی غزل انوری آن هم به
صورت خاص، پیشینهی چندانی در نگاشته های محققان و ناقدان ادبی ندارد. مختصر صحبتهایی هم که
از آن، به میان آمده، بیشتر درمقابله با غزل سعدی است با نگاهی گذرا. در این نوشته، ضمن معرّفی اجمالی غزل انوری و ذکر دلایلی بر تفاوت قوّت او در قصیده وغزل، به مواردی از نقاط قوّت و ضعف انوری در
غزل پرداخته شده و غزل او در مقایسه با غزل سعدی مورد نقد قرار گرفته است.
Machine summary:
از نکات قابل توجهي که دکتر شفيعي کدکني در مورد غزل انوري و تاثير آن بر غزل سعدي، بدان اشاره ميکند اين که ؛ «سعدي در غزل ها بيشتر در زبان شعر است و در داخل زبان شعر، يکي از مهم ترين مراکز هنرنمايي او استفاده ي شگفت آوري است که از حروف اضافه در زبان غزل دارد و اين نکته ايست که بيهيچ ترديدي آن را از انوري آموخته است » (همان :٥٨): آن روزگار که مرا، يار، يار بود من برکنار از غم و او در کنار بود (انوري، ٨٤٢:١٣٧٢) اي جان و روشنايي، به زين همي ببايد تو برکناري از ما، ما در ميان کارت (همان :٧٧١) ****** همه درخورد راي و قيمت خويش از تو خواهند و من تو را خواهم (سعدي، ٥١٩:١٣٨٩) سرو درآيد ز پاي، گر تو بجنبي ز جاي ماه بيفتد به زير، گر تو برآيي به بام (همان : ٤٥٠) بنابراين ، تاکنون پژوهشي جدي در مورد غزل انوري صورت نگرفته است و به صورت خاص به اين موضوع پرداخته نشده است و ما نيز معترفيم که انجام چنين کاري درخورد يک رساله است ، نه در حوصله ي يک مقاله !