Abstract:
زمینه و هدف: امروزه منابع انسانی موجود در سازمانها با ارزشترین عامل و مهمترین سرمایه هر سازمان میباشد بنابراین بررسی عوامل موثر بر عملکرد سرمایه انسانی در سازمانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای توانمندسازی روانشناختی و کیفیت زندگیکاری در ارتباط بین رهبری تحولآفرین با عملکرد کارکنان بود. روششناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری است. در این مطالعه نمونه پژوهش شامل 450 نفر از کارکنان دژبان ناجا در شهر تهران است که با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه رهبری تحولآفرین، پرسشنامه عملکرد کارکنان، پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر و پرسشنامه کیفیت زندگیکاری والتون استفاده شد. به منظور تحلیل و تفسیر فرضیههای پژوهش در قالب مدل نظری مورد مطالعه از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده گردید. قابل ذکر است که تحلیلهای صورت گرفته با استفاده از SPSS و LISREL تحلیل شد. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که رهبری تحولآفرین میتواند هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم باعث افزایش عملکرد کارکنان گردد. از سوی دیگر کیفیت زندگی و توانمندسازی به طور مستقیم بر عملکرد کارکنان موثرند. نتیجهگیری: به طور کلی به نظر میرسد که رهبری تحولآفرین با ایجاد فضا و شرایط مبتنی بر مدیریت تحول، فضا را برای توانمندسازی و ایجاد کیفیت زندگیکاری و در نتیجه افزایش عملکرد کارکنان فراهم میسازد.
Machine summary:
"1 Rafiei, Davari 2 Kasonde, Steele 3 Waters 4 Kadochnikov, Fedyunina 5 Fraiha 6 Massingham, Tam 7 Lan, Chong 8 Allen 9 Lin, Wu, Ling ٢٠١٧).
/ / وابستگی اجتماعی پرداخت منصفانه / / فضای کلی کار محیط کاری ایمن / / وحدت وانسجام اجتماعی تامین فرصت رشد و امنیت / توسعه قابلیتها / قانون گرایی / کیفیت زندگی / نحوة انجام کاری / وظایف الهام بخشی / انضباط شغلی / توجه به افراد / رهبری / عملکرد تحول / پایبندی به ارزش کارکنان آفرین ترغیب به تفکر / / نحوة برخورد / نفوذ ایده آل / / رفتار سازمانی توانمندسازی روانشناختی / / اثر گذاری احساس اعتماد / / معنا داری شایستگی / خود تعیینی روش شناسی پژوهش از آنجا که هدف پژوهش حاضر تعیین روابط علی میان متغیرهای پـژوهش در غالـب یک مدل نظری است لـذا تحقیـق حاضـر از نظـر هـدف ، کـاربردی و از نظـر نحـوه گردآوری اطلاعات ، توصیفی-همبستگی و بـه طـور مشـخص مبتنـی بـر مـدل یـابی معادلات ساختاری است .
همچنین با توجه به رابطه رهبری تحول آفرین با عملکرد کارکنان لازم است کـه بـه منظور افزایش نحوة انجام وظایف ، انضباط شغلی ، پایبنـدی بـه ارزش هـای اخلاقـی ، نحوة برخورد با دیگران ، روابط بین فردی و رفتار سازمانی در کارکنان آمـوزش هـایی در زمینه نفوذ ایده ال ، ترغیب به تفکر، الهام بخشی و توجه به افراد به مدیران دژبان ناجا داده شود."